به موازات این دگرگونیها، با گسترش و توسعه ارتباطات و ظهور رسانههای نوین و شبکههای اطلاعرسانی جدید در همه سطوح فردی و اجتماعی انسانها جای گرفته و اکنون نقشها و کارکردهای ویژه تری برای رسانه ها باز تعریف شده است.
یکی از این وظایف تازه استفاده از رسانه ها در موضوع ارتباطات سلامت است که می تواند مصداقی از این واقعیت باشد که رسانه ها می توانند نقش موثری در برنامه های ارتباطی در حوزه سلامت و بهداشت، داشته باشند.
درحقیقت ارتباطات سلامت حوزه جدیدی در مطالعات «ارتباطات توسعه» به شمار می رود و اکنون به عنوان راهبردی کلیدی در جهت افزایش اطلاعرسانی به عموم افراد، پیرامون مسائل بهداشتی و سلامت مورد توجه واقع شده است . به خصوص اینکه پیشرفت های روزافزون تکنولوژی ها و ظهور رسانه های نوین از جمله شبکه های اجتماعی می تواند تاثیر بسزایی در ارتباطات سلامت برای توسعه کشور داشته باشد.
باید در نظر داشت که پیام های رسانه ای در این حوزه دو هدف کمی و کیفی را دنبال میکند، که هدف کمی ارتقای سطح آگاهی مخاطب و هدف کیفی تغییر رفتار ناسالم وی است. در این زمینه رسانه ها با به کاری گیری برنامه های پزشکی، گفت و گوها و مصاحبه های بهداشتی، ارسال پیام و زیر نویس ها در خصوص سلامت و بسیاری از ابزارهای رسانه ای می توانند باعث تغییر نگرش جامعه شوند.
ارتباطات سلامت در مقیاس بسیار وسیعی در زمینه های اجتماعی از جمله منازل، مدارس، مطب پزشکان و محل کار افراد و …. در کشورمان شاهد تجربه مطلوبی بوده که همان جایگزینی پیشگیری به جای درمان و جا انداختن این مطلب به عنوان رویکردی جامعه محور است. با ترویج این شعار در جامعه نشان داد که رسانه ها می توانند نقش بسیاری موثری در توسعه ارتباطات سلامت داشته باشند.
اما در این زمینه باید توجه داشت که پرداختن به ارتباطات سلامت از جهات گوناگون قابل تامل است. در این راستا رسانه ها بایستی تشویق به رفتار سالم، ایجاد آگاهی ، تغییر نگرش ها و ترغیب افراد برای اتخاذ رفتارهای توصیه شده بهداشتی به عنوان یک مهارت ارتباطی ارزشمند مورد توجه قرار گیرد.
از سوی دیگر لازمه این اقدام در کنار داشتن سواد رسانه ای، نیز نیاز به سواد بهداشتی است تا با تلفیق آن با مهارت های ارتباطی بتوان به شکلی موثر در در امر توسعه و برقراری عدالت بهداشتی عملکردی مثمر الثمر داشت.
طراحی و تهیه پیام های سلامت موثر و کارآمد می تواند دانش و آگاهی کافی در حوزه سلامت برای مخاطبان را منتشر کرده و خواسته های مطلوب و تقاضاهای صحیح مخاطبان رسانهها را با نیاز ها و تقاضاهای نامطلوب جایگزین کند.
باید در نظر داشت که در اولویت قرار دادن مسائل بهداشتی در رسانه می تواند این مسائل را در دستور کار همگانی قرار داده و باعث ایجاد انگیزه برای توسعه سلامت و جستجوی بیشتر اطلاعات از سوی افراد جامعه شده و سبک زندگی سالم و پایدار را به آن ها بیاموزد.
در این میان دست اندکاران حوزه سلامت باید از قابلیت های رسانهها بویژه رسانه های نوین از جمله شبکه های اجتماعی در امر گسترش اطلاعات سلامت بهره ببرند و به افراد بیاموزند که اولین گام جهت مدیریت سلامت خود داشتن اطلاعات کافی بوده و رسانه ها میتوانند نیاز اطلاعات سلامت افراد را پاسخگو باشند.
علاوه بر این، افراد را از احتمال وجود اطلاعات سلامت نادرست آگاه سازند و معیارهای ارزیابی اطلاعات را به آن ها بیاموزند. اگر خطرات یا مزایای یک رفتار سلامت به طور شفاف توضیح داده شود، افراد میتوانند از این تجربیات برای تصمیمگری های سلامت استفاده کنند.
در نهایت باید گفت که اگرچه برخی از محدودیت ها و سیاست های رسانه ای می تواند عامل بازدارنده ای برای ارتباطات سلامت باشد، اما وقت آن فرا رسیده است که دست اندرکاران حوزه سلامت، رسانههای اجتماعی را در تدوین برنامه ها و استراتژی های ارتباطات سلامت، آموزش سلامت و تبلیغ سلامت یکپارچه سازند و به بهانه محدودیت های احتمالی از به کار بردن آن ها نهراسند. در نهایت این محدودیت ها نیز با تغییر نگرش دست اندرکاران حوزه سلامت نسبت رسانه ها و آموزش سواد سلامت از میان رفته و راه را برای آموزش سلامت همگان هموار می کند .
- نویسنده : سمیه آقایان دکترای مدیریت رسانه دانشگاه تهران کارشناس روابط عمومی راه آهن جمهوری اسلامی ایران