استراتژی یک کلمه است که توسط متخصصان روابط عمومی و بازاریابی زیاد استفاده می شود، و معنای آن معمولا در کسب و کار ما خلاصه می شود. این به معنی طرح یا نقشه راه برای چگونگی دستیابی به اهداف روابط عمومی یا ارتباطات است.

کلید تمایز یک برنامه روابط عمومی قدرتمند از دیگر روابط عمومی ها چیست؟ معمولا این کلید یک استراتژی پیروز است.

استراتژی یک کلمه است که توسط متخصصان روابط عمومی و بازاریابی زیاد استفاده می شود، و معنای آن معمولا در کسب و کار ما خلاصه می شود. این به معنی طرح یا نقشه راه برای چگونگی دستیابی به اهداف روابط عمومی یا ارتباطات است.

خیلی از افراد آن را با تاکتیک اشتباه می گیرند، اما آن ها به فعالیت های مشخص یا اقداماتی که ما از دنیال کردن استراتژی بدست می آوریم اشاره می کند. تاکتیک ها باید با روابط عمومی مشخص شوند، اما آنها مجزا هستند. به نظر من، استراتژی همیشه به معنی چگونه اهداف روابط عمومی را می توان به سرانجام رساند هستند.

بگذارید بگوییم شما در حال تلاش برای ارتقاء یک نرم افزار زنجیره تامین به فروشندگان تجهیزات هستید. یک استراتژی منطقی ممکن است استفاده از تاثیر گذاران به عنوان راهی برای صرفه جویی در کاهش زمان تولید، هزینه ها و تحریک مشتریان باشد. تاکتیک های حمایتی می توانند شامل داستان های هدفمند در نشریات کلیدی و تجاری، پست های تاثیر گذاران، حمایت از کنفرانس، آموزش مشتری یا جوایز و موارد دیگر باشد. فهرست تاکتیک های محتمل بی پایان است، اما هر کدام زیر نظر استراتژی اصلی قرار می گیرند.

در پایان آغاز کنید
اهداف برنامه شما چه چیزهایی هستند؟ این اهداف نباید به صورت سر بسته و مبهم باشد و باید شهرت و وضوح را افزایش دهند به این دلیل که اینها بسیار گسترده هسند. بهتر خواهد بود اگر که بر روی معیار های خاصی برای وضوح، مانند افزایش آگاهی برای گروه خاصی از مخاطبان هدفتان یا بر روی ویژگی محصولی که باعث افزایش رقابت می شود تمرکز کنید.

آزمایش را با تحقیق انجام دهید
در روابط عمومی، ما بر ترکیب تجربه، غریزه داستان‌سرایی و تخیل، برای اطلاع‌رسانی از برنامه‌هایمان و کارمان تکیه می‌کنیم. اما این‌ها کافی نیستند. برای اوج گرفتن و سرمایه‌گذاری ارزشمند، استراتژی کلی روابط عمومی باید بر روی تحقیقاتی که به تعریف گزاره ارزش کمک می‌کند و اهداف مشتری و رسانه را موردنظر قرار می‌دهد، بنا نهاده شود. همچنین بهترین برنامه‌ها با ارزیابی کامل ارتباطات برند آغاز می‌شوند که شامل دیدگاه‌هایی از مشتریان و درک کارمندان از کسب‌وکار یا محصولات می‌شود. این موضوع جای تعجب ندارد که بیشتر آژانس‌های تبلیغاتی و بازاریابی با صحبت کردن با مشتریان کارشان را آغاز می‌کنند زیرا که بهترین ایده‌ها می‌توانند از طریق مشتری و تحقیق بازار ظهور کنند.

اهدافتان را اولویت‌بندی کنید
اگر منابع کافی برای دست یافتن به مشتریان آینده وجود ندارد، هزینه‌هایی برای اولویت‌بندی و ایجاد نظم و اجرای برنامه‌ها پرداخت کنید.

مشارکت ذینفعان
همچنین یک استراتژی قدرتمند به‌وسیله منابع و بینش‌های خارجی، گرایش‌های کلیدی، اختلال‌ها و تغییرات خاص صنعتی که در طولانی‌مدت بر روی شرکت تأثیر می‌گذارند حاصل می‌شود. باقی منابع ممکن است داخلی باشد. کارمندان با مشتریان ارتباط دارند و به‌صورت غیرمستقیم هر کس در خصوص سازمانی که در آن کار می‌کند صحبت می‌کند.

پیام‌رسانی خود را در روابط عمومی و بازاریابی هم‌تراز کنید
اگر پیام‌رسانی روابط عمومی و بازاریابی با دقت تراز نشده باشند، ممکن است با یکدیگر درگیر شوند.

عاشق تاکتیک‌ها نشوید
گاهی اوقات افراد روابط عمومی تاکتیک‌هایی را به کار می‌گیرند که ما می‌دانیم که باعث تولید پوشش رسانه‌ای خوب می‌شود اما حتی رویدادهای شگفت‌انگیز ممکن است با نیازهای مشتری هدف شما هماهنگ نباشد. جایی شخصی به من گفت که تفاوت بین برنامه استراتژیک و یک تاکتیک این است که اولی بر نتایج تحویل و درحالی‌که دومی بر تغییرات تحویل تمرکز دارد.

از استراتژی خود محافظت کنید
وقتی‌که یک استراتژی حاصل شد شما آماده‌اید تا برنامه روابط عمومی خود را بنویسید. ما باید این موضوع را به خاطر بسپاریم که روابط عمومی در یک محیط پویا کار می‌کند. یک استراتژی محافظت‌شده، قابلیت انطباق‌پذیری با شرایط بازار، توسعه رقابتی یا حتی تغییرات در چرخه‌ اخبار را دارد. یک برنامه خوب می‌باید شامل یک بحران احتمالی همراه با یک استراتژی تدافعی برای عکس‌العمل سریع باشد.

 

  • منبع خبر : شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)