عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر بازنگری جدی تولید و پخش محتوا در مناسبت‌های دینی تأکید کرد.

در مناسبت های دینی و مذهبی همچون ایام ماه مبارک رمضان، محرم و … تقریباً تمام شبکه‌های تلویزیون پر از برنامه‌ها و سریال‌های غمگین با محتوای تکراری می‌شود. گویی هرکدام از تهیه‌کنندگان این برنامه ها تلاش می‌کنند بغض بیشتری در گلوی بیننده بکارند و اشک بیشتری درو کنند. رسانه‌ای که این روزها با ریزش مخاطب مواجه شده‌ و عملکردش از زوایای مختلف مورد انتقاد قرار می‌گیرد. حال سؤال این است که رسانه در این چند دهه اخیر چقدر توانسته الگوی مناسبی برای دینداری ارائه دهد و اساساً رسانه در این زمینه وظیفه‌ای دارد؟ قالب و فرمی که رسانه در این ایام باید داشته باشد چیست ؟ امیر عبدالرضا سپنجی، عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است که رسانه جای دیندار کردن مردم نیست و کارکردهای دیگری دارد. دیندار کردن مردم باید در جاهای دیگری مثل نهاد خانواده، مسجد و مدرسه اتفاق بیفتد. او به عملکرد تلویزیون در این چند دهه انتقاد می‌کند و معتقد است که تولید و پخش محتوا در مناسبت‌های ماه مبارک رمضان و محرم به یک بازنگری جدی نیاز دارد.

امیر عبدالرضا سپنجی، عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به الگوی ارائه‌شده رسانه‌ها از دین به شفقنا رسانه می‌گوید: تلویزیون جمهوری اسلامی تقریباً یک الگوی ایدئولوژی محور را ترویج می‌دهد و به مباحث اخلاقی کمتر توجه می‌کند.یعنی بیشتر ترویج آیین‌ها و سنت‌های دینی است تا مبانی اخلاقی دین. به عقیده من اگر از مسیر اخلاق وارد دین شویم توفیقات بیشتری داریم تا این‌که بخواهیم به صورت آیینی و مبتنی بر آموزه‌های دینی آن را ببینیم. تلویزیون جمهوری اسلامی در این حوزه خیلی موفق نبوده و الگویی که در این چهار دهه‌ داشته الگوی چندان مناسب و مطلوبی نبوده است.  درمجموع نتوانسته دین را غیرمستقیم و از مسیر  اخلاقیات ترویج دهد و در بسط و گسترش دین در جامعه توفیقی داشته باشد.

او به عملکرد مطبوعات هم اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: اگرچه الگوهای تکوین و تحول ارتباطی از مطبوعات و نشریات شروع‌شده است، ولی در عصر حاضر مطبوعات آن‌چنان مخاطبی ندارند. اولین موضوع و مسئله‌ی هر رسانه این است که مخاطبی داشته باشد تا بتواند برای آن  خوراک و محتوا تولید و این محتوا را توزیع کند. شاید کیانی که ما در دهه‌ی هفتاد داشتیم یا مهرنامه‌ای که این روزها  داریم به نحوی بتوانند مباحث عمیق و تحلیلی دینداری را مطرح کنند. اما این‌ها نمی‌توانند خیلی کار ترویج و تبلیغ دین کنند.

 

دیندار کردن مردم باید در جاهای دیگر اتفاق بیفتد

به عقیده سپنجی رسانه جای دیندار کردن مردم نیست. او می‌گوید: دیندار کردن مردم در مدرسه، مساجد و اساساً در کانون خانواده اتفاق می‌افتد. رادیو هم  نهایتاً می‌تواند بحث‌هایی را برای مخاطبانش قرار دهد که به نوعی در مباحث و دیدگاه‌های آنان استحکام ایجاد کند. به نظریه‌ی  استحکام در این عرصه‌ها خیلی اعتقاد دارم. یعنی رسانه‌ها می‌توانند مخاطب دیندار را دیندارتر کنند و از طرف دیگر هم مخاطب بی‌دین را بی‌دین‌تر. بنابراین اگر شما برای مخاطبی که دیندار نیست خوراک و محتوای دینی زیادی قرار دهید، اتفاق خاصی نخواهد افتاد و شاید هم بر اساس تأثیر بومرنگ اثر معکوس هم داشته باشد و با محتواهای فراوان دینی که رسانه‌ها در اختیارش قرار می‌دهند، مخاطب کم دین یا غیردیندار دین‌ستیز شود. شما  نمی‌توانید مخاطب  بی‌دین و کسی که  خیلی علایق دینی ندارد را با محتوای رسانه‌ای دیندارتر کنید.

سپنجی ادامه می‌دهد: دیندار کردن مردم باید در جاهای دیگر اتفاق بیفتد جاهایی مثل خانواده، مدرسه، حسینیه‌ها، مساجد و مراکز دینی. محور این ارتباط، ارتباط رخ‌به‌رخ و رودررو است و ارتباط رسانه‌ای نمی‌تواند در دیندار کردن مردم  کمک چندانی داشته باشد.

این مدرس ارتباطات به بیان کارکردهای رسانه می‌پردازد و توضیح می‌دهد: من در الگوی مخاطب پنداری که کتاب «مخاطب پنداری در ایران معاصر»، بر مبنای آن الگو نوشته‌شده مفصلاً گفتم، این توقع که ما مردم را از طریق رسانه‌ها  آموزش دهیم و آن‌ها را دیندار و مذهبی کنیم درست نیست و مشخص است که این سیاست‌گذار و مدیر  اصلاً ماهیت رسانه را نمی‌شناسد. رسانه‌ها مدرسه، دانشگاه، مسجد و… نیستند. این کارکردهایی است که سیاست‌گذاران و مدیران به رسانه‌ها تحمیل می‌کنند. نهایتاً رسانه نمی‌تواند این بار را تحمل کند. نهادهای دینی، خانواده، آموزش‌وپرورش و… باید کار خودشان را به نحو احسن انجام دهند و رسانه هم بر اساس نقش و کارکردهایی که برایش تعریف‌شده کار خود را انجام دهد است. کارکردهایی مثل اطلاع‌رسانی ، بسیج افکار عمومی، بخش‌های سرگرم سازی، بخش‌های آموزش. البته آموزش‌هایی که مثل مدارس و دانشگاه‌ها عمیق نباشد و در حد سرگرم آموزی باشد.

 

بازنمایی رسانه‌ها از دین نزدیک به واقعیت نیست

بااین‌حال بازنمایی رسانه‌ها از دین چقدر نزدیک به واقعیت جامعه حال حاضر است؟ سپنجی پاسخ می‌دهد: راجع به این سؤال باید در مقاطع مختلف و در رسانه‌های مختلف  بحث شود و نیاز به پژوهش دارد. بدون داده‌های پژوهش محور نمی‌توانم خیلی ریز به این سؤال پاسخ دهم. اما بر اساس مشاهده‌ی میدانی که من دارم درمجموع به نظر می‌رسد رادیو-تلویزیون آن بازنمایی‌ای که از جامعه می‌کند، خیلی نزدیک به واقعیت نیست و دچار تحریف است و این نکته باعث شده است تا مخاطب از آن گریزان شود. صداوسیما هم در مباحث سیاسی و هم مباحث دینی این چالش را دارد. یعنی رادیو و تلویزیون ما برای ۵ درصد یا ۱۰ درصد مخاطب  کاملاً متدین است، مگر برنامه‌های خیلی خاصی مثل خندوانه و دورهمی که ممکن است عامه‌ی مردم ببینند. پس با توجه به محتوایی که می‌بینیم این بازنمایی خیلی مقرون به واقعیت نیست. محتواهایی را تولید و پخش می‌کند که جذابیتی برای عامه‌ی مردم -حداقل ۷۰ یا ۶۰ درصد مردم- ندارد.

 

داستان سریال‌ها  نخ‌نما شده هستند

این روزها نقدهای زیادی به عملکرد تلویزیون و برنامه‌هایش در ایام ماه مبارک رمضان وارد می‌شود. فکر می‌کنید قالب و فرمی که رسانه در این ایام باید داشته باشد چیست؟ این مدرس ارتباطات پاسخ می‌دهد: تلویزیون در دوره‌ای سریال‌های خوبی پخش می‌کرد و آدم‌های برجسته‌ای  فیلم طنز  یا جدی می‌ساختند. الان سریال‌ها و داستان‌ها واقعاً جذابیتی ندارند. من در این ماه مبارک هیچ‌کدام از سریال‌های تلویزیون را ندیدم. عدم جذابیت این سریال‌ها باعث شده است که مردم خیلی پای تلویزیون ننشینند و سعی کنند خوراک‌های رسانه‌ای خود را از جاهای دیگری پیدا کنند. به نظر من سریال طنز جایگاه خود را دارد و در ماه مبارک –غیر از روزهای عزاداری- هم لازم است تا شادی و سرور داشته باشیم ولی این‌چنین چیزی در تلویزیون ما وجود ندارد.

او ادامه می‌دهد: داستان سریال‌ها معمولاً، داستان‌های نخ‌نما شده مثل روح و شیطان و… هستند که دیگر برای مردم جذابیتی ندارد. مردم با دیدن بخش های اولیه سریال  می‌توانند به‌راحتی قسمت‌های پایانی را حدس بزنند و سریال آن پیچش‌های دراماتیکی را که باید داشته باشد، ندارد. فیلم‌ها واقعاً مشکل فیلم‌نامه دارند، ضمن اینکه عواملی اعم از بازیگران و کارگردان ها از سوابق و تجربه کافی در این حوزه برخوردار نیستند و به نوعی روابط کاملاً بر ضوابط و اصول حرفه ای پیشی گرفته است. فرمت‌هایی که برای مخاطب جذاب هستند در تلویزیون ما کم است. بخصوص در  ایام مناسبتی مثل محرم و ماه مبارک رمضان لازم است در اتاق های فکر  از افراد برجسته، متخصص و کاردان دعوت شود تا تحولی در ارائه‌ و تولید محتوا در صداوسیما اتفاق بیفتد.

سپنجی به پخش بی‌موقع و زیاد از حد سخنرانی‌های مذهبی در تلویزیون انتقاد می‌کند و توضیح می‌دهد: در مورد سخنرانی‌های مذهبی  بارها این انتقاد وجود داشته است که شما نمی‌توانید فضای مسجد یا حسینیه را به خانه‌های مردم بیاورید. نهایتاً اگر قسمت‌هایی از این‌ها به صورت بخش های ۳ الی ۵ دقیقه باشد شاید بتواند جذابیتی ایجاد کند. برای مناسبت‌هایی مثل شب احیا ایرادی ندارد که دوربین را در حرم امام رضا (ع) یا مساجد ببرند و مراسم  احیا را  برای کسانی که نمی‌توانند در آنجا حضور داشته باشند، پخش کنند. اما واقعاً پخش  بی‌موقع و زیاد از حد سخنرانی مذهبی برای مخاطبی که در منزل نشسته باعث گریز مخاطب می‌شود و جذابیتی برایش ندارد. به نظر من تولید و پخش محتوا در مناسبت‌های ماه مبارک و ماه محرم به  یک بازنگری جدی نیاز دارد.

  • نویسنده : زهرا حکیمی
  • منبع خبر : شفقنا رسانه