مهدي رستاخيز، پژوهشگر- استفاده از فیلترشکن سبب شده است داده‌ها و اطلاعات افراد در دسترس سرورهای خارجی قرار گیرد و ورود افراد به برخی سایت‌های مخرب نیز بیشتر شده و کنترل نوجوانان نیز سخت‌تر و پیچیده‌تر شده است.

بله، تلگرام فیلتر شد. بسیاری از کسب‌وکارها نابود شدند، کاربران به سبب استفاده از فیلترشکن در زمان ارسال پیام در شبکه‌های پیام‌رسان با سرورهای خارجی ارتباط برقرار می‌کنند و ترافیک مازاد مصرف می‌شود که از سوی دیگر کندی سرعت اینترنت و هزینه‌های بیشتر را برای کشور در پی دارد؛ استفاده از فیلترشکن سبب شده است داده‌ها و اطلاعات افراد در دسترس سرورهای خارجی قرار گیرد، ورود افراد به برخی سایت‌های مخرب نیز بیشتر شده و کنترل نوجوانان نیز سخت‌تر و پیچیده‌تر شده است. امنیت سایبری دچار مخاطره جدی شده است و اعتماد عمومی خدشه‌دار شده، سرمایه‌گذاری در حوزه‌های فناوری با ترس و دلهره همراه شده و جرائم رایانه‌ای افزایش یافته است. این عوارض دوران پسا فیلترینگ است؛ اما در عوض چه چیزی به دست آورده‌ایم؟ از «سروش»، «گپ»، «بیسفون»، «بله» و بقیه با وام‌های چند میلیاردی و حمایت‌های همه‌جانبه چه خبر؟ تکنولوژی جایی برای لجبازی و رفتار دستوری ندارد؛ چراکه منطق آن بسیار ساده است یا باید خدمات بهتری ارائه کنی یا نابود می‌شوی. این سرنوشت مشترک پروژه‌های بسیار بزرگی نظیر یاهو مسنجر و گوگل‌پلاس نیز بوده است. بر کسی پوشیده نیست که مشکلات و مسائلی در فضای مجازی وجود دارد و دغدغه برخی نمایندگان، مذهبیون و سیاسیون قابل فهم است؛ اما این انتظار وجود دارد که این افراد مشاوره‌های فنی صحیح در این زمینه دریافت کنند و از عواقب تصمیمات‌شان اطلاع داشته باشند. متاسفانه تصمیم‌گیرندگان کلان ما گاها دچار اشتباهات استراتژیک می‌شوند که احتمالا از عدم آگاهی کافی و شناخت درست ایشان بر این فضا نشات می‌گیرد. دنیای دیجیتال را با دستورات از بالا به پایین و اجبار نمی‌شود مدیریت کرد، بلکه بهترین روش استقبال از آن و ایجاد آگاهی عمومی و جلب اعتماد کلان جامعه و نهایتا تولید خدماتی رقابتی برای حضور در مارکت‌های بزرگ و بین‌المللی است هرچند با توجه به سیاست‌های کلان حاکمیت فعلا دسترسی به مارکت بین‌الملل کمی سخت و پیچیده است؛ اما در بعد حمایت داخلی نیز تجربه حمایت محض از پلتفرم‌های وطنی نظیر «بیسفون» و «آی‌گپ» یا «ایتا» و غیره نیز صحیح نبوده؛ چراکه اساسا هیچ خدمات یا محصولی در فضای انحصار و عدم رقابت واقعی، رشد نمی‌کند و خطرناک‌تر اینکه با این‌گونه حمایت‌های غیراصولی و با ناتوانی در جلب رضایت مشتری، باعث ایجاد حس بی‌اعتمادی به حوزه‌های دیگر ساخت داخل شده و به شعار ساخت ایران نیز صدمه جدی وارد می‌کند و هزینه جلب اعتماد مجدد مخاطب در دیگر حوزه‌ها نظیر پوشاک، لوازم خانگی و غیره را نیز بالا می‌برد. باید بپذیریم فیلترینگ تلگرام یک پروژه شکست‌خورده است؛ اما سوال این است که آیا تصمیم‌گیرندگان متوجه اشتباه خود شده‌اند یا خیر؟ اگر متوجه شده‌اند، چرا تمایلی به تصحیح آن ندارند و همچنان بر ادامه آن و فیلترینگ حوزه‌های دیگر اصرار می‌ورزند و اگر نشده‌اند که جای بسی تامل دارد که چرا در چنین جایگاه مهمی تکیه زده‌اند؟ به زودی شاهد تغییراتی هوشمندانه‌تر و فراگیرتر در تمام حوزه‌های دیجیتالی خواهیم بود؛ بنابراین بهتر است به جای محدودیت‌سازی و فیلترینگ، مردم را با فرهنگ استفاده و چگونگی تعامل صحیح و همچنین مهارت به کارگیری درست ابزارها آشنا کرد تا علاوه بر استفاده هدفمند و صحیح بتواند در راستای توسعه اقتصادی و اجتماعی گام برداشته و اثرگذاری کلان و بین‌المللی ایجاد کرده و ارزش افزوده ایجاد کنند؛ امروزه اتمسفر کسب‌وکار و تعامل در دنیا تعییرات اساسی کرده است و باید بدانیم که با درهای بسته نمی‌توان با جهان تعامل کرد.