«همه جانبه نگری» در الگوی مدیریت یکپارچه روابطعمومی جدید، نگاه چندوجهی به تمامی عناصر سازمان است. به نظر می رسد که رویکرد «دانش یکپارچه» مسیر را برای مدیریت روابط عمومی مبتنی بر بهره گیری از همه ظرفیت های درونی و بیرونی سازمان در لایه های مختلف با تأکید بر «همه جانبه نگری» هموار می کند.
به گزارش پایگاه خبری هنر هشتم، به نقل از شارا، «همه جانبه نگری» در الگوی مدیریت یکپارچه روابط عمومی جدید، نگاه چندوجهی به تمامی عناصر سازمان است. به نظر می رسد که رویکرد «دانش یکپارچه» مسیر را برای مدیریت روابط عمومی مبتنی بر بهره گیری از همه ظرفیت های درونی و بیرونی سازمان در لایه های مختلف با تأکید بر «همه جانبه نگری» هموار می کند.
رویکرد «دانش یکپارچه» نسبت به پدیده های اجتماعی از دهه ۱۹۵۰ در حوزه بازاریابی مطرح شد و به این موضوع می پرداخت که در بازار رقابتی برای اینکه سازمان به نتیجه مطلوب برسد، باید به همه عوامل مرتبط با انتخاب خریدار اعم از «کیفیت و برتری تولید نسبت به سایر تولیدها، ضمانت ها و حمایت های بعدی، استمرار در ارائه خدمات و کیفیت و همچنین احترام به مشتری» توجه داشت. چنین رویکردی بعدها به سمت نگاه چندرشته ای و چندساحتی منتهی شد (عاملی، ۱۳۹۵). در رویکرد جدید، «دانش یکپارچه» ناظر بر دانش بومی و دانش جهانی بوده و به ساماندهی ارتباطات دانش فردی عمومی و دانش محلی فرامحلی یا دانش ملی بومی می پردازد.
همچنین در این رویکرد، زمینه های معرفتی و ارزشی، نیروهای جهت دهنده به تولید و بازتولید دانش هستند و بدون در نظر داشتن چنین زمینه ای، واقعیت محقق نخواهد شد. بر این اساس، دانش یکپارچه اسلامی-ایرانی مبتنی بر جهان بینی اسلامی و نظام ارزشی و فکری آن است که نهادها و ظرفیت های اسلامی دانش و فرایندها و سازوکارهای آن را شکل می دهد و لذا می توان از «یکپارچگی های دانش مبتنی بر جهان بینی ها» بر اساس تمایزات میان نظام های فکری و معرفتی صحبت کرد.
با دوفضایی شدن جهان و گسترش قلمروی دانش، ظرفیت های دوفضایی جدیدی به قلمروی دانش افزوده شده و هرگونه یکپارچگی دانش همه جانبه گرایانه باید به این ظرفیت ها که شامل ظرفیت های عینی ذهنی، نمایی بازنمایی، واقعی مجازی، طبیعت شبیهسازی طبیعت و مادی معنوی است، توجه داشته باشد.
در این چارچوب، «دانش یکپارچه دوفضایی» مبتنی بر موازین اسلامی در روابط عمومی ها، می تواند نیروی پیشران توسعه سازمان در سطوح داخلی و خارجی آن در نظر گرفته شود و دستگاه فکری منسجم و دوفضایی را تشکیل می دهد که معطوف به تعالی سازمان است. در چنین دستگاه فکری تعالی بخشی، نگاه دانش به کار و انسان و حیات اجتماعی انسان، کرامت انسانی و سلامت انسان بر تولید و بازتولید دانش اثرگذار است و رویکرد مدیریتی روابط عمومی را جهت می دهد.
لذا دانش یکپارچه اسلامی ایرانی در مدیریت روابط عمومی ها ظرفیتی فراگیر است که با استفاده از امکانات فضای واقعی و مجازی، با تأمین نیازهای فطری انسان، به آرامش معنوی در کنار رفاه مادی تمامی ذینفعان داخلی و خارجی سازمان اهمیت می دهد؛ مشارکت ذینفعان درون سازمانی و برون سازمانی در تولید و توسعه دانش درون زا را برمی انگیزد؛ عدالت در توزیع دانش میان ذینفعان و به ویژه گروه های خاص مانند ناتوانان جسمی لحاظ می کند؛ توانایی به مشارکت درآوردن بهینه دانش را دارد؛ و با قرار دادن توحید در سرلوحه خود، رضایت پروردگارش را مبنای هر تلاش شغلی می کند.
دکتر سعید رضا عاملی استاد گروه ارتباطات و مطالعات آمریکای دانشگاه تهران