.
به گزارش پایگاه خبری هنر هشتم به نقل از تین نیوز،چند سال پیش مدیر یکی از شرکتهای دولتی، جهت سرکشی به امور عازم یکی از شعب استانی شرکت میشود، مدیر شعبه طبق معمول تدارک مفصلی برای ورود مدیر ارشد میبیند، علاوه بر آن دو عکاس حرفهای را هم به خدمت میگیرد تا طی این بازدید یک روزه مراتب مهماننوازی، شما بخوانید، بندگی خود را به مدیر ارشد اثبات نماید.
عکاسان هم دست بهکار میشوند و از آقای مدیر در شرایط مختلف عکس میگیرند، تصاویری از ورود، خروج، صرف ناهار و…
هفته بعد گزارشی با جلدی فاخر از دفتر رئیس شعبه برای مدیر داستان ما ارسال میشود، حتما فکر میکنید،
محتوای گزارش باید در خصوص بیلان عملکرد و بعضی از چالشهای فراروی شعبه باشد، اما زهی خیال باطل.
گزارش در حقیقت آلبومی رنگی از تصاویر ریز و درشت جناب آقای مدیر بود، گزارشی مصور حاوی بیش از صد عکس با بهترین چاپ رنگی،
که بهصورت شکیلی تهیه و ارسال شده بود.
حال فکر میکنید واکنش مدیر در حین دیدن این آلبوم شخصی نفیس چه بود؟
توبیخ رئیس شعبه، تذکر به نحو رفتار متملقانه او یا دادن پاداش؟
مدیر قصه ما، تنها چند روز بعد، پست مدیر کلی روابط عمومی آن شرکت را که اتفاقا یکی از نخبگان عرصه این صنعت
در کشور در آن قرار داشت را به رئیس شعبه تقدیم کرد.
آفتهای عمده و بزرگ روابط عمومی
یکی از آفتهای عمده و بزرگی که این روزها عرصه روابط عمومیهای کشور بهویژه در بخش دولتی را تحت تاثیر قرار داده است،
بدون تعارف به بعضی از مدیران ارشد این شرکتها بر میگردد.
مدیرانی که بر خلاف ظاهری نقدپذیر، به شدت در پی افراد بله قربان گوی متملق هستند،
مدیرانی که از مجموعههای روابط عمومی توقعی جز مالهکشی بر ضعفهای ریز و درشت خود ندارند.
جالب است بدانیم بخش عمدهای از بیاعتمادی گسترده مردم نسبت به عملکرد دولت و سایر قوا هم بعضا ناشی از ضعف و
نا کارآمدی این دسته از مدیران ظاهرا نخبه اما بیکفایت است.
مدیرانی که روابط عمومیها از بدی روزگار با هیچ ابزاری قادر به پوشاندن ضعفهای آنان نیستند.
مدیران پر توقعی که بهجای کارکرد صحیح، مغرورانه هرگونه نقد و رسوایی ناشی از سوءمدیریت و عملکرد
را هم به پای کارکنان زحمتکش واحدهای روابط عمومیها مینویسند، روابط عمومیها از دید این مدیران چون مرغی میمانند
که میتوان در عزا و عروسی سر برید.
البته ناگفته نماند که رفتار بعضی بزرگان و اعضای فعال این صنعت هم در ظهور و بروز اینگونه نگاه بیتاثیر نیست،
ما که گهگاهی به جای راهنمایی، نصیحت و حتی محکومیت بعضی از عملکردهای اشتباه،
بساط تملق و مراتب چاکریمان پهن است.
ما که در همایشها و گردهماییهای ظاهرا علمی خود، به جای پرداخت به این رذیلتهای اخلاقی و اصلاح آن،
بعضا به آموزش آخرین متدهای علمی و عملی پاچهخواری و مالهکشی نوین سرگرم میشویم.
آری این نقد جدی به همه ما دستاندکاران این صنعت حساس و مهم وارد است.
امسال که گذشت اما امیدوارم در سال آینده بهجای این همه تعارف، تملق، تشویق و جایزههای بیمورد،
اندکی به این آفتهای خطرناک اخلاقی و انحرافات بزرگ صنعت روابط عمومی کشور بپردازیم و این مسیر بیراهه
را هرچه سریعتر به جاده اصلی، صداقت، صراحت و انصاف بازگردانیم تا شاید بتوانیم با دفاع از حق و حقیقت،
دیوار بلند بیاعتمادی بین مردم و مسئولان را کوتاه کنیم.