مقدمه پایگاه خبری هنر هشتم؛ بهمن علی بخشی، از ضرورت های عصر جهانی شدن، نیاز به آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و تعلیم وتربیتی است که افراد جامعه را برای رویارویی با چالش های زندگی در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی آماده سازد، یکی از مهمترین چالش های عصر جهانی […]
مقدمه
پایگاه خبری هنر هشتم؛ بهمن علی بخشی، از ضرورت های عصر جهانی شدن، نیاز به آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و تعلیم وتربیتی است که افراد جامعه را برای رویارویی با چالش های زندگی در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی آماده سازد، یکی از مهمترین چالش های عصر جهانی شدن در سطح کلان، نفوذ پذیری مرزها و انتشار بی حد و مرز پیام های رسانه ای در جوامع است و در سطح خرد نیز دیگر، دیوارهای منازل چارچوب انحصاری و شخصی شهروندان محسوب نمی شوند بلکـه فضـایی بـرای نفـوذ امـواج رسانهای هستند. در شرایط فوق، چگونه می توان زمینه های شناختی و انگیزشی لازم را در شهروندان ایجاد کرد تا بـه صورت خود انگیخته نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ها واکنش نشان دهند و در مواجهه خود با رسانه ها و محتوای آن از راه تحلیل و تعمق، معنا بخشند.(مایرز،۷،۱۳۸۶)
سواد رسانه ای
امروزه سواد رسانه ای، مهارتی پر کاربرد و اساسی برای شهروندان عصر فناوری اطلاعات و دیجیتال محسوب می گردد و مخاطبان فعال رسانه ای نقش مهمی در بالا بردن مزیت رقابتی پایگا ه های خبری دارا می باشند . نصیری(۱۳۸۴)
اصطلاح سواد رسانه از برای اولین بار توسط مک لوهان در سال ۱۹۶۵ و با هدف تغییر نگرش مخاطب رسانه مورد استفاده قرار گرفت. پروفسور کاظم معتمدنژاد، سواد رسانه ای را نوعی درک متکی بر مهارت می داند که می توان بر اساس آن ماهیت انواع رسانه ها و تولیدات هر یک را از یکدیگر تفکیک نمود و بر میزان سنخیت پیام محتواها با عدالت اجتماعی قضاوت نمود.
صاحب نظران معروف کانادایی نقطه نظراتی را مطرح کرده اند؛ پات کیپینگ معتقد است: « سواد رسانه ای از شما شهروند بهتری می سازد.» وی در ادامه می افزاید؛ افرادِ دارای سواد رسانه ای به این مسـئله توجـه دارنـد کـه رسانه ها برای انتقال دیدگاه ها، اطلاعات و اخبار بسیار ظریف و پیچیده عمل می کنند. همچنین این افراد می دانند که از تکنیک ها و شیوه های خاصی برای خلق پیام و تحت تاثیر قرار دادن احساسات و عواطف استفاده می شـود .
سواد رسانه ای می تواند تکنیک های هدف گذاری شده را شناسایی کند. افراد دارای سواد رسانه ای مـی تواننـد در ایـن باره بحث و تبادل نظر کنند که چه کسی یا کسانی در رسانه ها ذینفع هستند و چه کسی یـا کسـانی کنـار گذاشـته و نادیده گرفته می شود و به چه دلیل این اتفاق می افتد. افراد دارای سواد رسانه ای منابع مختلف اطلاعات وسرگرمی ها را جستجو می کنند و از رسانه ها بر اساس نیازهای اطلاعاتی خود بهره مند می شوند. آنها مـی داننـد در مواجهـه بـا رسـانه چگونه عمل کنند تا اینکه بخواهند اختیار عمل خود را به رسانه ها واگذار نمایند. از این نظر افراد دارای سواد رسانه ای، شهروندان بهتری هستند.
با توجه به آن چه گفته شد، کارکرد اصلی سواد رسانه ای به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های عصر اطلاعات ؛ کمک به مخاطب برای افزایش سطح دانش و اطلاعات و حضور فعالانه در تولید و تفسیر پیام ها تعریف می گردد.
باری دونکان، عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها می داند . به زعم وی این پروژه بایستی به عنوان بخشی از واکنش های آموزش مدارس نسبت به خشونت و آسیب های رسانه ای درنظر گرفته شود.
دونکان به دلایلی نظیر: نقش مسلط رسانه بر حیات فرهنگی و سیاسی، قدرت بالای خلق مدل های ارزشی و رفتاری توسط رسانه، قابلیت و استعداد رسانه بر تربیت مخاطب منفعل و مجذوب؛ کسب سواد رسانه ای را ضروری می داند.
مطبوعات و خشونت
از جنبه نظر تاریخی انتشار اخبار خشونت آمیز و منازعات جهانی مدتهاست کـه مـورد توجـه قرار دارد. اگر وسایل ارتباط جمعی نبود، سالها طول می کشید تا از جنگ های داخلـی آمریکـا مطلع شویم.
خشونت در مطبوعات؛ عملاً ورود خون به مطبوعات (Une la a Sang ) از سال ۱۸۳۶ میلادی آغاز شد. روزنامه نیویورک هرالد در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۸۳۶ گزارشی با مضمون منتشر کرد: “الن جوویـت بـه وسیله عاشقش کشته شد.” گزارشی که در محل وقوع حادثه تهیه و تمام جزئیات آن از حضـور پلیس در محل و سؤال و جوابهای افراد یادداشت و منتشر شد(kayser,1955:107) .
یکی از نخستین بحث ها و مجادلات در روزنامه، به زمان ریاست جمهوری آبراهام لیـنکلن(Lincoln (Abraham باز می گردد. دورانی که صحبت از لغو برده داری در ایالات متحده بـود و مطبوعات نقش بسزایی در این مجادله داشتند. روزنامه تریبیون یکی از مطبوعاتی بود کـه خـود را درگیر ایـن موضـوع کـرد و در یکـی از سـرمقاله هـای خـود بـه تـاریخ ۲۰ اگوسـت ۱۸۶۲ تحت عنوان “دعای ۲۰ میلیون نفر” جنجال بزرگی برپا کرد. (Emery,1962:286) در روز ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ خبر تأسف انگیزی از خبرگزاری آسوشیتدپرس مخابره شـد با مضمون: واشنگتن، جمعه، ۱۴ آوریل ۱۸۶۵” :رئیس جمهور شب گذشته در تئـاتر هـدف گلولـه قرار گرفت و احتمال میرود که کشته شده باشد.” (همان: ۳۱۲(
روزنامه لوپوتی ژورنال، اولین روزنامه یومیه فرانسه، چند روز به طور پیـاپی کشـتار جمعـی اعضای یک خانواده را که توسط شخصی معروف به تروپمان به قتل رسیده بودند، منتشر کرد. واقعه در سال ۱۸۶۹ روی داد و این روزنامه جریان ماوقع را در سه صفحه به چاپ رساند. روز پس از اعلام این جنایت در آن شماره روزنامه، تیراژ به ۴۰۳ هزار و ۹۵۰ نسخه افزایش یافت و سپس با یافتن هفتمین جسد تیراژ به ۴۴۸ هزار و ۳۰۰ ،و با پیدا شدن جسد هشتم به ۴۶۷ هزار رسید، رقمی که تا آن تابستان در فرانسه سابقه نداشت. (kayser,1955:108)
بدین ترتیب رسوایی ها و جنایت در سطح کشـورها یکـی از عوامـل افـزایش تیـراژ شـد و نشریات برای این منظور بیشتر به سمت اینگونه رویدادها رفتند. در این میان یکی از عوامل تأثیرگذار بر ورود انبوه اخبار خشونت آمیز به مطبوعـات، جنـگ اول جهانی بود. اهمیت ایـن جنـگ در تـاریخ مطبوعـات حـائز اهمیـت اسـت چراکـه هیئـت روزنامه ها و روزنامه نگـاری را دگرگـون سـاخت و بـه نحـوی خشـن مـانع از رشـد و تکامـل مطبوعات شد.
تبلیغات شدیدی برای رژیم های حاکم بر آنها صورت می گرفـت کـه سـدی در برابر اندیشه های آزادی خواهانه بود. با این حال این جنگ برای مطبوعات دو ویژگی مثبت نیـز داشت: افزایش تیراژ و تمرکز مؤسسات مطبوعاتی.
قدیمی ترین انتقادی که بارها و بارها تکرار شده، نسبت به روزنامـه هـایی اسـت کـه اخبـار تحریک کننده یا احساس برانگیز منتشر می کنند. مطبوعاتی که چنین رویدادهایی را منتشر می کنند جامعه را به زحمت می اندازنـد و زمـانی این اخبار حادتر میشود که ارزش های اجتماعی برهم خورده و مغشوش می شود. نمونه هایی از ایـن شـیوه روزنامـه نگـاری پنـی پـرس journalism)penny press ) در دهـه ۱۸۳۰ توسـط جیمزگوردون بنت ، روزنامه نگاری زرد (yellow journalism) توسـط جـوزف پـولیتزر و ویلیـام راندولف هیرست در اواخر قرن نوزدهم و آنچـه کـه در دهـه ۱۹۲۰ روزنامـه نگـاری خشـن و جنجالی نام گرفت، شروع به فعالیت کردند.
تحقیقی در روزنامه ها و هفته نامه های بریتانیا درباره انعکاس اخبار مربوط به تجاوز نشان داد که طی سال های ۱۹۵۱ تا ۱۹۸۵ این مورد در روزنامه ها نیز افزایش یافتـه اسـت.
طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ پژوهش هـای صـورت گرفتـه در روزنامه های کانادایی نشان داد که روزنامه ها سـعی دارنـد تـا محرومیـت هـای اجتمـاعی مـردم بی خانمان را نشان دهند و به سمت رد کردن ورود آنها به عنوان شهروندهای معمولی باشند .
به نظر می رسد این نحوه برخورد برای وادار کردن آنها به تحرک و تغییر دادن نحوه زنـدگیشـان ( ۴۸ (Schneider, 2013: است .
در مطبوعات برخورد و خشونت در سه شکل موجود است. ارزش برخورد بـرای انتخـاب رویداد و تبدیل آن به خبر، استفاده از تصاویر و عکسهایی که اصطلاحاً فجیع نامیده می شـوند؛ و استفاده از واژگانی که به رویدادها جهت می دهند.
ارزش برخورد
اساساً هرگونه رویدادی که حاوی کشمکش، درگیری و اخـتلاف میـان افـراد، گروه ها، ملت ها و حتی حیوانات با یکدیگر در طبیعت باشد را شامل مـی شـود. برخـوردی کـه می تواند جسمانی، فکری و ایدئولوژیکی باشد.
روزانه ده ها گزارش و خبر حاوی ایـن بعـد در مطبوعات دیده مـی شـود؛ سـرقت، تصـادف، قتـل، سـیل، جنـگ ، طوفـان، زلزلـه، اعتصـاب، سوءاستفادههای مالی، جدالهای سیاسی، تظاهرات و بسیاری وقایع دیگر. اما اهمیت این ارزش از آنجا ناشی میشود که باعث برهم خوردن توازن موجود در جوامع میشود.
عکس های فجیع
عکس لحظه ها را ثبت می کند، لحظـه هـایی تلـخ و شـیرین. گـاه گیـرا و بـه یادماندنی و زمانی خارج از معیارهای خبری که نمـی تـوان بـه سـادگی از آن هـا گذشـت. ایـن تصاویر به عنوان عکسهای فجیع شناخته شده اند. این نوع عکس ها لحظات غیر متعارف زندگی بشری را ثبت می کننـد و بیننـده را بـه خشـم، نفرت و حتی جنون می کشاند. هرچند چاپ این نوع عکس ها موافقان و مخالفانی در مطبوعات دارد اما با این حال در زندگی هر روزه انسان کم نیست.
تغییر جهت در افکارعمومی
تحریک و به هیجان آوردن افکـارعمومی بـرای اجـرای سیاسـتی خاص امری متداول در مطبوعات شده است. این عمل به خبر سمت و سو می دهد. بـرای درک بهتر موضوع باید به بار معنایی واژگان توجه داشت. کلمات یک معنای حقیقی و یک بار عاطفی ویژه را با خود به همراه دارند. در این مورد نقش مخاطب و تعبیر او از واژه نیز اهمیت می یابد.
شهروندان و سواد رسانه ای
برای ارتقاء نقش شهروندی و مشارکت فعال و موثر آنان در عصر جهانی شدن، فهماندن تدریجی سواد رسانه ای به آنان ضرورتی اساسی و اجتناب ناپذیر است. چرا که سواد رسانه ای به دنبال قدرتمند کردن شهروندان و تغییر دادن ارتبـاط غیرفعالانه آنان با رسانه و تبدیل آنان به ارتباط گرانی فعال و پویا است.
سواد رسانه ای شهروندان را قادر می سازد تا بـا شیوه ها، دستورالعمل ها وساختار فرهنگ رسانه ای بیشتر آشنایی پیدا کرده و آن را مورد چالش قرار داده و به راحتـی تسلیم پیام های رسانه ای نشوند. با توجه به آنکه شهروندان عصر جهانی شدن در یک محیط رسانه ای زندگی می کننـد ضرورت دارد تا با کسب مهارت ها و تکنیک های جدید، تعامل موثرتر و عمیق تری با لایه های مختلف پیام های رسانه ای داشــته باشــند و مهــارت هــای ارتبــاطی و فهــم رســانه ای اشــان را در اســتفاده صــحیح تــر از رســانه هــا ارتقــاء بخشند. (روگو، ۲۰۰۹،۷۲)
آنچه که در مورد فراگیری سواد رسانه ای اهمیت دارد آن است که بدانیم سـواد رسـانه ای صـرفا “منـع ” شـهروندان از پیام های ناخواسته رسانه ای نیست. اگر چه برخی گروه ها سعی در ترغیب خانواده ها به خاموش کـردن تلویزیـون خـود دارند ولی حقیقت این است که رسانه چنان با فرهنگ محیط اجتماعی افراد عجین شده که حتی اگر شما تلویزیـون را هم خاموش کنید نمی توانید از فرهنگ رسانه ای امروز فرار کنید. زیرا پیام ها مثل اکسیژنی تنفس می کنیم ما را احاطـه کرده است و دیگر رسانه ها صرفا بر فرهنگ ما تاثیر نمیگذارند بلکه خود فرهنگ ما هستند. (باکینگهام،۱۸،۲۰۰۳)
بنابراین، سواد رسانه ای کمک به شهروندان است که دانش کافی، تفکر انتقادی و سواد لازم را از تمام اشـکال رسـانه ای کسب کرده تا بتوانند آنچه را که می بینند، می شنوند و می خوانند، خود تحلیل و کنترل کنند پـیش از آنکـه از سـوی رسانه ها کنترل شوند.
برای فهم رسانه ای نیازی به حفظ کردن حقایق یا آمار درباره رسانه نیست بلکه لازم است که یاد بگیریم چطور درباره آنچه که می بینیم و می خوانیم و می شنویم، سوالاتی درست و سنجیده مطرح سازیم. لن مسترمن، نویسنده و مدرس، سواد رسانه ای را “خودشکوفایی در تفکر انتقادی” و یا “توانایی تفکر کردن درباره خـود ” مـی نامـد.
جمع بندی و نتیجه گیری
همزمان با ورود به قرن ۲۱ سیستم های اطلاعاتی و ارتباطاتی به طور فزاینده ای دچار پیچیدگی و همـه جانبـه گرایـی شده اند. این پیچیدگی ها موجب شده اند تا پیام های تولید شده توسط رسانه ها، مخاطبان خود را در گوشه و کنار جهـان دچار نوعی سردرگمی و تردید در انتخاب پیام ها کنند. به عبارت دیگر، در عصر جهانی شدن و بـا توجـه بـه گسـترش ارتباطات و فن آوری های اطلاعاتی و افزایش خروجی های رسـانه ای مباحثـات جـدی پیرامـون گسـترش مهـارت هـای مدیریت و مهارت های اطلاعاتی مطرح شده است.
آگاهی یافتن درباره استفاده هـا و سـوء اسـتفاده هـای ممکـن، مزایـا و مشکلات مربوط به رسانه ها، می تواند به شهروندان در تعیین تاثیر پیام های رسانه ای یاری رساند. با توجه بـه اینکـه در دنیای امروز رسانه ها یکی از اجزای اصلی جوامع بشری هستند، آموزش سواد رسانه ای یکی از ملزومـات اساسـی بـرای شهروندان محسوب می گردد.
هدف اصلی از آموزش سواد رسانه ای کسب مهارت در مدیریت اطلاعات، شناخت تاثیرات ممکن در استفاده از رسانه ها، و افزایش پتانسیل جهت انجام گفتمان دموکراتیک در جامعه جهانی است. چراکه شهروندان برخوردار از سواد رسانه ای، در برابر حجوم اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی را که به منظور تاثیرگذاری بر آنها طراحی و ارسال شده ـ در سطوح مختلف ـ مورد شناسـایی قـرار مـی دهنـد و قـادر خواهند بود خود مختاری بیشتری در مواجهه با پیام های رسانه ای داشته باشند.
از جمله اهداف آموزش سواد رسانه ای کمک به شهروندان عصر جهانی در جهت:
۱- افزایش شناخت شهروندان از پیام های رسانه ای که دریافت می کنند .
۲- تشویق شهروندان به گزیده تر عمل کردن در انتخاب رسانه ها .
۳- یاری رساندن به شهروندان در جهت آگاه تر شدن نسبت به واکنش های رسانه ایشان .
۴- کمک به شهروندان در جهت رمزگشایی محیط رسان های پیرامون خود.
۵- افزایش توان داوری و قضاوت شهروندان به منظور شناسایی مزایا و معایب یک پیام .
۶- تقویت دیدگاه انتقادی شهروندان نسبت به رسانه ها به منظور پربارتر کردن محیط زندگی .
که پیامدهای چنین آموزشی می تواند کمک به شهروندان در پاس داشت حقیقت، استقلال عمل فـردی، تقویت رشـد شخصیتی فرد، برقراری ارتباطی تعاملی، دو سویه و توام با لذت با رسانه ها باشد.
بهمن علی بخشی
کارشناس ارشد روابط عمومی
pr.bakhshi.b@gmail.com
منابع:
* تاجریان، علیرضا . مدیریت رسانه و سازمان های خلاق ص ۱۲۳
* صدیق بنای، هلن(۱۳۸۵). «زندگی ما در گرو رسانه» همشهری آن لاین. hamshahrionline.ir
* شکرخواه، یونس (۱۳۸۸). تفاوت سواد رسانه ای
* نصیری، بهاره (۱۳۸۴). فصلنامه مطالعات رسانه ای. پاییز ۱۳۹۱، سال هفتم – شماره ۱۸
* مک لوهان، مارشال (۱۹۶۴). برای درک رسانه ها. ماهنامه علمی تخصصی صدای جمهوری اسلامی ایران.
سال هشتم. شماره ۵۰
* مایرز، چت (۱۳۸۶)آموزش تفکر انتقادی، ترجمه خدایار ابیلی، انتشارات سمت.
* فصل نامه رسانه. سال بیست و پنجم- شماره۲
Buckingham, D.(2003),Media Education: Literacy, Learning and Contemporary Culture.
Cambridge: Polity Press.
Hour “Journal of Rogow, Faith. (2009) “Teaching Media Literacy in Less Than an 74-Media Literacy Education, 72
Schneider, Barbara (2013), Reporting Homelessness; Practice,product,profession. Journalism Practice. Routledge. Vol. 7 No.1. Feb.
Interpretative History of Emery, Edwin (1962), The Press and America ( AnHall.–Journalism) Second Edition. N.J. Prentice
Kayser, Jacques (1955), Mort D’UNE LIBERTE: Techniques et Politique de L’Information. Paris.Librairie Plon .
- نویسنده : بهمن علی بخشی