اصولاً انسان بدون ارتباطات، توانایی زندگی را ندارد و بدون آن، ساختن جامعه ممکن نیست. به عبارت دیگر، ارتباطات سنگ بنای ساختار جامعه است که در سطوح مختلف میتواند جلوه گر شود (بشیر، ۱۳۸۷). رسانهها به عنوان عامل ارتباطی مهم در جامعه امروز به همراه سیاستهای رسانهای نقش اساسی در توسعه فرهنگی کشور دارند. رسانهها با اتخاذ سیاستهای متفاوت ارتباطی، توسعه فرهنگی کشور را تسهیل و تسریع میکنند. (نائبی و آغاز، ۱۳۸۸)
نقش تولیدات رسانهها در توسعه به این معنا است که کلیه برنامههایی که توسط تهیه کنندگان و برنامه سازان رادیو و تلویزیونی ساخته میشود، میتواند از جنبههای مختلفی به لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جایگاههای متفاوتی از آموزش اطلاعرسانی، آگاهی بخشی، مشارکتهای اجتماعی و سایر موارد نقش ایفا کند. (فیروزی، ۱۳۹۱)
توسعه فرهنگی باید جامعه را در کسب و رشد اصالتها، خلاقیتها و فضیلتهای اجتماعی به مدد بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ مستعد خودی یاری دهد و در عین حال با مشارکت دادن تمامی افراد جامعه در فرهنگ آفرینی و تقویت و گسترش رقابتهای سازنده، راه همگانی کردن فرهنگ را بگشاید. به طور کلی جایگاه شایسته رسانههای گوناگون در تنویر افکار و ایجاد فضای مناسب برای گفتگو و برخورد سالم و سازنده نظرات و همچنین اهمیتی که رسانههای گروهی در ارتقای سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گمان یکی از مهمترین عوامل توسعه فرهنگی و از نشانههای پویایی و تحرک هر جامعه است. (زندی پور، ۱۳۸۴)
کارلسون و همکاران معتقدند رسانه دروازهای است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل میشود؛ اگرچه محتوای رسانه یک عنصر فرهنگی به شمار میآید. فرهنگ از شش لایه مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر تشکیل شده است. سه لایه نخست، هسته فرهنگ و سه لایه بعد پوسته آن را تشکیل میدهند. لایه نخست (باورها) به معنای نظام جهان بینی و اعتقادات و نوع نگرش به خدا، انسان و جهان است. لایه دوم (ارزشها) به معنای بایدها و نبایدهاست. لایه سوم(هنجارها) به معنای الگوهای رفتاری برآمده از ارزشهاست. لایه چهارم (نمادها و اسطورهها) شامل سرود، پرچم، مشاهیر و شخصیتهای علمی و فرهنگی یک کشور است.
لایه پنجم (آیینها و آداب و رسوم) رفتارهای اجتماعی را شکل میدهد و منجر به جامعهپذیری و درونی کردن عادات و علایق اجتماعی میشود. لایه ششم را فناوریها، مهارتها و نوآوریها تشکیل میدهند و ناظر بر محیط و فضای نوینی هستند که فرهنگ عمومی در بستر آن شکل میگیرد و مظهر تعامل و تبادل کنشهای اجتماعی و الگوهای ارتباطی به شمار میآید. رسانه نمیتواند در سه لایه نخست تحول و تغییر ایجاد کند بلکه بیشتر تلاش دارد از رهگذر اندیشهپردازی، ارزش گذاری و هنجارسازی، به تعمیق و تثبیت باورها، ارزشها و هنجارها در فرایند تعلیم و تربیت اجتماعی مبادرت ورزد.
با وجود این، رسانه از قابلیت ایجاد تحول در پوسته فرهنگ شامل نمادها و اسطورهها، آیینها و رسوم و فناوریها از رهگذر نمادسازی، جامعهپذیری و الگوسازی رفتاری برخوردار است. بدین ترتیب، تلاش رسانه برای نهادینهسازی سه لایه نخست در راستای فرهنگپذیری قلمداد میشود و اهتمام رسانه برای ایجاد تحول در سه لایه بیرونی، فرهنگگرایی محسوب میشود. (نصیری، ۱۳۸۹)
در نهایت آنکه فرهنگسازی از طریق رسانه به معنای انتقال محتویات فرهنگی شامل اعتقادها، تصاویر، برداشتها، افکار، مفاهیم و ارزشهایی است که بر رفتار، پوششها، سنتها و سبک زندگی افراد در جامعه تاثیر میگذارد. (دهشیری، ۱۳۸۸)