روابط عمومی ساختاری مهم در هر سازمان به شمار می آید که می تواند نقش اساسی در آینده نگری و آینده سازی سازمان داشته باشد. ساخت آینده یک علم و یک هنر اساسی به شمار می آید که متکی به درک و شناخت صحیح از تجربه تاریخی و تحولات جاری است.
به گزارش پایگاه خبری روابط عمومی هنر هشتم، به نقل از شارا، پیش بینی آینده یکی از مهترین دست آورد انسان برای ادامه حیات است. آینده ای که نتواند بر پایه تجربیات و تاریخ گذشته و حال طراحی شود و یا حداقل مورد پیش بینی قرار گیرد، آینده ای تاریخ و ابهام آمیز خواهد بود که قطعاً زندگی را با مشکلات زیادی روبرو خواهد کرد. بنابراین، آینده نگری یک گشایش جدی در حیات انسانی برای ادامه زندگی مطلوب است.
بدیهی است که نه تنها لازم است که هر انسانی برای آینده خود برنامه ریزی داشته باشد و این برنامه ریزی بدون مطالعه و پیش بینی و آینده نگری امکان پذیر نیست، بلکه هر نهاد، سازمان و دولتی نیز نمی تواند بدون این نگاه آینده خود را ترسیم کند.
روابط عمومی ساختاری مهم در هر سازمان به شمار می آید که می تواند نقش اساسی در آینده نگری و آینده سازی سازمان داشته باشد. ساخت آینده یک علم و یک هنر اساسی به شمار می آید که متکی به درک و شناخت صحیح از تجربه تاریخی و تحولات جاری است.
برای تحقق آینده نگری مطلوب سناریونگاری و سناریونویسی یک ضرورت جدی به شمار می آیند. سناریو در حقیقت «تجسم آینده» است. این تجسم باید بر پایه یک فهم عمیق صورت گیرد. اگر پیش بینی، اصطلاحی برای پیشگویی باشد، آینده نگاری، اصطلاحی است که نگاه بازتری در مورد شناخت آینده نگرانه به وجود می آورد. به همین دلیل آینده نگاری بر استفاده از سناریوها و سناریونگاری، بر پایه شناخت آینده علیرغم عدم قطعیت های ممکن استوار است. با چنین رویکردی می توان گفت که آینده نگاری دقیقا تلاش در جهت شناخت و تحلیل آینده حرکت می کند.
محورهای اساسی سناریونگاری
روابط عمومی ها بدون سناریونگاری و سناریونویسی نمی توانند آینده را بخوبی تحلیل کنند. این تحلیل نیازمند چند محور اساسی است:
۱- فهم و شناخت دقیق گذشته سازمان
۲- ارزیابی مداوم وضعیت جاری سازمان
۳- شناخت و تحلیل تاریخی از جامعه محل فعالیت
۴- اطلاع یابی از دیدگاهها و نظریات ذینفعان، مشتریان و ارتباطگران
۵- شناخت عوامل مؤثر در ساخت آینده اعم از درون و بیرون سازمان
۶- فهم روابط حاکم بر فرایند گذشته، حال و آینده
۷- طراحی چگونگی کشف روابط میان آینده محتمل، آینده ممکن و آینده مطلوب
۸- چگونگی بکارگیری تخیل در طراحی نگاه به آینده
۹- آینده پژوهی مداوم برای فهم عمیقتر آینده نگری
۱۰- مشورت لازم برای تدوین سناریوهای مختلف که می توانند به شکل منطقی تحلیل آینده را عهده دار باشند و آینده نگاری را به شکلی مطلوب، مناسب و امکان پذیر طراحی کنند.
موارد فوق تنها بخشی از رویکرد عملیاتی برای سناریونویسی و سناریونگاری است.
انواع سناریوها
سناریو در حقیقت پاسخ به سوال در مورد آینده است. این سوال می تواند به این شکل مطرح شود که «اگر چنین اتفاقی بیفتد چه باید کرد؟» این سوال یک سوال آینده نگرانه است که نیازمند طراحی سناریوهای ممکن برای پاسخگویی است.
وندل بل، نویسنده کتاب «مبانی آیندهپژوهی» میگوید: سناریو را میتوان روشی برای خلاصهسازی دستاورد تلاشهای آیندهپژوهی دانست … سناریوها برای آیندهپژوهی وحدتی روششناختی به ارمغان میآورند …
به همین دلیل شناخت انواع سناریوها می تواند کمک شایانی به آینده پژوهشی و آینده نگاری کند. در این زمینه می توان به این انواع اشاره کرد.
(۱) سناریوهای احتمال- محور
در این روش با استفاده از ماتریس های تأثیر متقابل، احتمال اثرگذاری هر یک از متغیرها بر دیگر متغیرها سنجیده می شود.
(۲) سناریوهای تعاملی (بازی)
در این نوع از سناریو، تصمیم گیری بازیگران اثرگذار در رابطه با یک مسئله را شبیه سازی می کنند. این روش به تحلیلگران کمک میکند از زاویه دید حریف به جهان نگاه کنند و به این ترتیب حرکات بعدی او را حدس بزنند.
(۳) سناریوهای رخدادمحور
رخدادها اهمیت زیادی در ساخت سناریوها دارند. در این رابطه فکر کردن درباره رخداد اگر چه اهمیت دارد، اما مهمتر این است که این وضعیت با یک نگاه معکوس مورد ارزیابی نیز قرار گیرد. به عنوان مثال، اگر فلان رخداد به شکل دیگری رخ می داد چه اتفاقی می افتاد. در حقیقت در اینجا نوعی از ساختارشکنی اهمیت زیادی در ساخت سناریو دارد.
(۴) سناریوهای هنجاری
سناریوی هنجاری با شناخت «چشم انداز مطلوب» می تواند روشن تر شود. سناریوی هنجاری بر خلاف «چشم انداز» می تواند مسیر دستیابی به هدف را روشن کند. این موضوع با ساخت روایت های مختلف از وضعیت های موجود قابل دسترسی است.
(۵) سناریوهای اکتشافی
سناریوهای اکتشافی عینی ترین و کاملترین سناریوهایی است که طراحی می شوند. برای تدوین اینگونه از سناریوها مطالعات مختلفی باید صورت گیرد که اثرگذاری بیشتری بر مسائل دارند مانند فرایندها، روندها، پیشران ها، شگفتی سازها و غیره. این شیوه از سناریونویسی بیشترین کاربرد میان پژوهشگران و آینده نگران دارد.
اهمیت سناریونگاری برای روابط عمومی
سناریونگاری در حقیقت نوعی نظریه پردازی است و نظریه پردازی در هر امر زمینه ساز تحول و رشد است. البته این نظریه پردازی نیازمند توجه به اقدامات روشمند است. بنابراین، در این رابطه باید روابط عمومی ها از روش های علمی برای این تحول و رشد استفاده کنند. با بکارگیری روشهای علمی، نظریه های به دست آمده می توانند از روایی و پایایی لازم برخوردار باشند. سناریونگاری نیز نیازمند روش مناسب است. بدون روش مناسب و علمی نمی توان به طراحی سناریو اقدام کرد. نظریه پردازی با بکارگیری روشهای علمی می تواند به نتایج درست و کارآمد برسد. به همین شکل سناریونگاری می تواند همین نقش را داشته باشد. از طرف دیگر، روش و نظریه تقویت کننده و تسهیل کننده عملیات مربوط به سناریونگاری است.
اهمیت سناریونگاری برای روابط عمومی را می توان در چند محور خلاصه کرد:
(۱) تبیین سناریو برای سازمان به معنای برنامه ریزی برای فعالیت های فرایندی آن در طول زمان است.
(۲) سناریونگاری می تواند زمینه سازی تقویت نظریه های بکارگرفته شده را ایجاد کند.
(۳) سناریونگاری در حقیقت طراحی آینده نگری را عملیاتی می کند. به عبارت دیگر، سناریونگاری کشف راههای ممکن برای تحقق نظریه ها و دیدگاه های مختلف در مورد آینده سازمان است.
(۴) سناریونگاری، تقویت و غنی کننده طراحی روشهای مختلف اجرایی برای تحول و رشد سازمان است.
(۵) سناریونگاری، زمینه خلاقیت و نوآوری را برای کلیه اعضای روابط عمومی ها برای موفقیت های سازمان را هموار می کند.
رابطه سناریونگاری و تصمیم گیری بر پایه مدیرت استراتژیک
از سوی دیگر سناریونگاری در حقیقت یعنی طراحی نگرش های مختلف برای
آینده سازی است. آینده بدون طراحی نگرش ها و سناریو های مختلف که می توانند در شرایط و موقعیت مختلف تحقق پیدا کنند نمی تواند ساخته شود. ما مجبوریم که بخشی از آینده خودمان که در اختیار ما است طراحی کنیم و این کار بدون سناریونویسی و سناریونگاری امکان پذیر نیست. تصمیم گیری بدون داشتن گزینه های مختلف به عنوان راه حل برای مشکلات امکان پذیر نیست. اگر گزینه های مختلف وجود نداشته باشند در حقیقت تصمیم گیری در این وضعیت یعنی افتادن در دام راهی است که بدون برنامه ریزی و شناخت کافی به وجود آمده و بر سازمان تحمیل شده است. تصمیم گیری نیازمند شناخت راههای گوناگون برای حل مشکلات است. با انتخاب و اجرای راه مورد مطالعه، تصمیم گیری معنا می یابد. این کار بدون طراحی سناریوهای مختلف امکان پذیر نیست.
برای تحقق چنین وضعیتی باید به مدیریت استراتژیک توجه جدی نمود. مدیریت استراتژیک یعنی شناخت راههای ممکن و موثر برای حل مشکلات که در زمان مناسب با بکارگیری بهترین راه، ابزارهای ممکن و بدون هزینه اضافی به نتایج قطعی، مفید و موثر دست یابد. بنابراین، اگر سازمان معتقد به مدیریت استراتژیک باشد باید از سناریونگاری برای طراحی راههای ممکن که به راه حل منجر می شوند استفاده کند. مدیریت استراتژیک، همانگونه که گفته شد یعنی شناخت راههای ممکن موفقیت و انتخاب بهترین راه است. لذا باید راههای ممکن را شناخت. این تلاش به معنای این نیست که حتما سناریونگاری راه مناسب را برای سازمان تعیین می کند. سناریونگاری، نقشه راههای متعدد را ترسیم می کند. مدیریت استراتژیک بر مبنای شناخت شرایط و موقعیت های مختلف باید تصمیم گیری مناسب را داشته باشد و راه مناسب را در آن موقعیت و شرایط انتخاب کند. در حقیقت قصد اصلی برنامه ریزی بر پایه سناریو، اتخاذ تصمیم هایی استراتژیک است که برای “همه آینده های ممکن” به اندازه کافی خردمندانه و پابرجا باشند.
اصول اجرایی برنامه ریزی بر پایه سناریو در روابط عمومی
در این رابطه اصول متعددی وجود دارند که می توان آنها را به عنوان عوامل موثر اجرایی برای برنامه ریزی بر پایه سناریو در روابط عمومی در نظر گرفت. همه این اصول یک اصول ثابت و تعیین شده نیستند. بسیاری از اصول در این زمینه را می توان وابسته به سازمان و نگاه مدیریتی آن دانست. لذا در این زمینه باید دقت کرد که برخی از این اصول می توانند همگانی و ثابت تلقی شوند و برخی دیگر باید بر پایه شرایط و موقعیت سازمان در نظر گرفته شوند. مدیریت استراتژیک در این رابطه اهمیت خودش را بازنمایی می کند. در اینجا فقط به ۵ اصل مهم در این رابطه اشاره می شود.
(۱) پذیرش مدیریت سازمان از اینکه برای یک مشکل راه حل های متعددی وجود دارد.
(۲) اجازه دادن مدیریت سازمان به کلیه کارکنان در جهت مشارکت فکری برای طراحی سناریوهای مختلف برای حل مشکلات
(۳) تصمیم گیری نباید تنها توسط مدیریت سازمان گرفته شود. تصمیم گیری یک دیدگاه و حرکت جمعی است که باید کلیه اعضای سازمان در آن نقش داشته باشند. بدیهی است که نهایتا دستور اصلی برای اجرا توسط مدیر صادر می شود.
(۴) اجرای سناریو نیازمند شناخت همه جانبه امکانات، شرایط، موقعیت، امکان تحقق و درجه تاثیر است. بدون توجه به همه این عوامل نمی توان به اجرای مناسب و موثر دست یافت.
(۵) ارزیابی مداوم و تغییر سناریوها و استراتژی های مدیریتی برای شناخت آینده های ممکن ضامن موفقیت های سازمان است.
این کتاب محصول مهمترین مقالات واصله و نیز سخنرانی هایی است که در پانزدهمین کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران ایراد شده اند، می باشد. محورهایی که برای کنفرانس تعیین شده بودند عبارتند از:
– سناریونگاری به مثابه ابزار آینده اندیشی؛ مفاهیم و موضوعات کلیدی
– روابط عمومی و برنامه ریزی بر پایه سناریو
– انواع، ویژگیها و کاربردهای برنامه ریزی بر پایه سناریو در روابط عمومی
– سناریونویسی و مدیریت استراتژیک در روابط عمومی
– روشهای جدید با استفاده از سناریوها و شبیه سازیها؛ جایگاه و نقش روابط عمومی
– آموزش در روابط عمومی: سناریوها، معیارها، منابع، خلاقیت و نوآوری
– مدیرت بحران؛ برنامه ریزی سناریو- حفاظت از سازمان در برابر یک جهان نامشخص
– سناریونگاری در روابط عمومی: انقلاب اطلاعاتی، واقعیت مجازی و هوش مصنوعی
– اهداف و نتایج کوتاه مدت (OKR) در سناریونگاری با تاکید بر روابط عمومی
– رابطه محتوا (پیام) با سناریونگاری در روابط عمومی
– رویکرد برنامه ریزی سناریو و راهنمایی های عملی برای آینده روابط عمومی
– نمونه های موردی؛ سناریونگاری در روابط عمومی
علاوه بر آن کنفرانس برنامه های دیگری داشت که محورهای آن عبارتند از:
ـ ارائه سخنرانی های کلیدی
– برگزاری کارگاههای آموزشی
ـ برنامه های رقابتی
ـ انتشار کتاب و لوح فشرده مجموعه مقالات کنفرانس
ـ انتشار ویژه نامه کنفرانس
ـ ارایه گواهی نامه معتبر شرکت در کنفرانس و گواهی مهارت حرفه ای
شرکت در این دوره ها که با مطالعات موردی و نمونه هایی از ایران و جهان همراه است شاغلان روابط عمومی را قادر می سازد که بتوانند:
۱٫ بهترین روش ها را به اشتراک بگذارند.
۲٫ تفکر مدیریتی شرکت کنندگان را به چالش بکشند.
۳٫ به اهداف و مقاصد سازمان/ شرکت دست یابند.
کتاب دارای ۱۱ مقاله است که خلاصه ای از این مقالات جهت اطلاع خوانندگان در اینجا درج می شود.
مقاله اول، برنامه ریزی بر پایه سناریو، نوشته عزیز علیزاده- وحید وحیدی مطلق
در این مقاله آمده است که:
امروزه تعداد انگشت شماری از دولت ها، شرکت ها و سازمان ها از عملکرد خود در محیط های متلاطم و پر از آشفتگی کسب و کار راضی هستند. در دهه های گذشته روش برنامه ریزی سنتی، که بیشتر بر پایه پیش بینی های قطعی استوار بود، تا حدود زیادی موفق از آب درمی آمد. اما اکنون این روش دیگر کارائی ندارد. البته نمی توان ادعا کرد که همه پیش بینی ها نادرست هستند، در واقع شاید در بعضی موارد برخی پیش بینی ها درست و دقیق باشند، اما مشکل اینجاست که اکثر پیش بینی ها بر این مبنا تهیه می شوند که ” آینده بسیار شبیه زمان حال خواهد بود و دنیای فردا تفاوت کمی با دنیای امروز خواهد داشت.”
مقاله دوم، سناریونگاری در روابط عمومی (برنامه ریزی مبتنی بر سناریو)، نوشته مهدی باقریان
در این مقاله آمده است که:
ناشناختگی آینده بسیار فراتر از آن است که بتوان با پیش بینی های علمی و پیشگویی های اجتماعی آن را کشف کرد. با وجود آنکه عدم قطعیت ها- و آن دسته از انتخاب های بشر که هنوز انجام نشده اند- توانایی ما در پیش بینی آینده را محدود
می سازند اما سناریو می تواند به ما کمک کند تجسمی از چیستی آینده داشته باشیم.
سناریوها ما را با خود به آینده های ممکن می برند. آنها جهان پیش رو را توصیف می کنند و در مورد محرک های سازنده آن جهان، مجموعه سیستماتیکی از فرضیات را ارائه می دهند.
سناریوها می توانند مختصر و توصیفی باشند یا روایت داستان گونه ای داشته باشند که زاویه دید شخصیت ها در آینده را ارائه می دهند.
آنها می توانند “تاریخ آینده” را در بر بگیرند- اینکه ما چطور از اینجا به آنجا می رویم؟
سناریوها برای افزایش گزینه های استراتژیک ما اهمیت ویژه ای دارند. آنها
می توانند یک تونل بادی فکری ایجاد کنند تا ما با کمک آن ببینیم استراتژی های مان در شرایط مختلف تا چه حد “پرواز” می کنند. آنها همچنین به ما کمک می کنند تفکرات عادی خود را کنار بگذاریم، به سمت نوآوری حرکت کنیم و انعطاف پذیری بیشتری داشته باشیم.
سناریوها در حوزه برنامه ریزی روابط عمومی، مجموعه ای از مفروضاتی هستند که شیوه هایی را که ممکن است در آینده تغییر و رشد کند، بررسی می کند. آنها ساختاری را برای پیش بینی نیازهای بالقوه و همچنین گزینه های احتمالی سیاست های آینده ارائه می دهند.
با تجزیه و تحلیل تغییرات و پیچیدگی های فوق العاده و عدم قطعیت های متعدد و درک عمیق پیامدهای احتمالی آنها، ذینفعان می توانند بهتر درک کنند که چگونه این نیروها به طور بالقوه بر مقیاس کلی توسعه در روابط عمومی و تثبیت جایگاه حرفه ای آن در حوزه های مختلف سازمانی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر می گذارد.
در این مقاله از سناریو جهت کمک به ایجاد یک دستور کار تحقیقی در حوزه
روابط عمومی مورد بررسی قرار می گیرد.
مقاله سوم، روابط عمومی و کارکردهای سناریوسازی واقعی- مجازی داده¬مبنا بر بستر واقعیت گسترده، نوشته دکتر سعیدرضا عاملی
در این مقاله آمده است که:
داده¬ای شدن گسترده محتوای اطلاعاتی، ارتباطات بین¬فردی، ارتباطات شبکه¬ای و فراگیر و همچنین داده¬مبنا شدن خدمات روابط عمومی¬ها از یک طرف و از طرف دیگر، بازنمایی داده¬ای مکان¬ها، اشیاء و فرآیندها، عرصه گسترده “وجود دیجیتالی و داده¬ای” را به¬ وجود آورده و امروز بخش عظیمی از ظرفیت¬های کارکردی و عملیاتی
روابط عمومی داده¬ای شده است. در چنین فضایی، سناریوسازی یا طراحی سناریویی بر مبنای قضایای شرطیه و الگوریتم¬های چند یا چندین متغیره امکان¬پذیر شده است. بر این مبنا، دیگر سناریوها به¬صورت غیرواقعی طراحی نمی¬شوند و ما با پدیده¬ای به نام “سناریوسازی واقعی مجازی” مواجه هستیم. چنین سناریوسازی در بستر دیجیتال و داده شکل می¬گیرد و ظرفیت واقعیت ترکیبی و واقعیت گسترده، صنعت عظیمی است که جهان داده¬ای را به جهان طبیعی نزدیک می¬کند.
بر این اساس، برای فهم دقیق کارکردهای سناریوسازی واقعی- مجازی داده¬مبنا در عرصه روابط عمومی نیازمند این هستیم که مفاهیم اصلی این گزاره پیچیده را درک کنیم. لذا ابتدا مفهوم سناریوسازی مورد بحث قرار می¬گیرد و سپس واقعیت ترکیبی و واقعیت گسترده با توجه به ظهور اینترنت و داده¬های دیجیتال مطرح می¬شوند و در نهایت کارکردهای سناریوسازی واقعی- مجازی داده¬مبنا تحلیل خواهد شد.
مقاله چهارم، روابط عمومی و سناریوسازی در فضای سوم، نوشته دکتر حسن بشیر
در این مقاله آمده است که:
سناریوسازی و سناریونگاری یک رویکرد آینده پژوهانه است. آینده پژوهی نیز در حقیقت یک رشته و یا یک فرارشته است که دارای مبانی معرفتی، هستی شناسی و روش شناسی است. بنابراین، مباحث مربوط به سناریو دارای همین ویژگی هستند.
روابط عمومی در فضای جدید که تداخلی از فضای واقعی و فضای مجازی بر آن سایه انداخته است، نه تنها باید در مورد آینده نگاهی مشخص داشته باشد، بلکه برای آینده پیش رو سناریوهای گوناگونی را برای ادامه حیات خود طراحی کند.
با چنین نگاهی، بنابراین، سناریوسازی نوعی آینده اندیشی در مورد آینده سازمان روابط عمومی است. این آینده اندیشی با وجود تداخل دو فضای واقعی و مجازی که به نام فضای سوم معروف شده است، دارای ابعاد مختلف و پیچیدگی های متعدد شده است.
روابط عمومی ها در این فضای جدید نیازمند نگاهی نو درباره آینده اندیشی، آینده پژوهی، سناریوسازی و سناریونگاری است. بدون تحول در این نگاه، امکان ادامه حیات سازمان با مشکلات جدی روبرو خواهد شد.
در این مقاله تلاش شده است ضمن تبیین مفاهیم وابسته و رویکردها یا نظریات مرتبط در این زمینه نوعی از طراحی الگویی برای سناریوسازی روابط عمومی در فضای سوم ارائه شود.
یکی از نتایج مهم به دست آمده این است که نه تنها فضای جدید برای فعالیت های روابط عمومی و آینده نگری آنها با گذشته متفاوت شده، بلکه اساسا این فضا وضعیت جدیدی را برای روابط عمومی ها به وجود آورده است که در این وضعیت امکان نادیده گرفتن آن امکان پذیر نبوده و باید در این فضای جدید آینده نگری نو و سناریوسازی های جدیدی طراحی شوند.
مقاله پنجم، نقش روابط عمومی در مدیریت بحران (با استفاده از برنامهریزی مبتنی بر سناریونگاری)، نوشته سمیه آقایان
در این مقاله آمده است که:
امروزه تحولات فضای کسبوکار، عدم اطمینان محیطی با پیچیدگی¬های موجود در حوزههای فعالیتی سازمانها باعث شده است، که اکثر سازمانها توجه ویژه¬ای به آینده پژوهی داشته باشند. آیندهپژوهی یک علم بینحوزهای است و در واقع می توان گفت اقدامات و مطالعات درحوزه مدیریت بحران به تنهایی از عهده یک واحد در سازمان ها بر نخواهد آمد و هر واحد سازمانی باید نقش خود را دقیق درک کند. به همین دلیل روابط عمومی ها در سازمان جهت انجام این برنامه ریزی نقش به سزایی در مدیریت بحران ایفا می کنند. در این راستا، روابط عمومیها با توجه به اینکه ارتباط مستقیم با افکار عمومی در شرایط بحرانی دارند، میتوانند از روش سناریونگاری بهعنوان یک ابزار بسیار مهم و کارآمد برای برنامهریزیهای سازمانی و تصمیمگیری که معمولاً در زمان بحران تحت شرایط سخت و در زمان محدود انجام میگیرد و اطلاعات موردنیاز تصمیمگیرندگان ناقص است، استفاده کنند. در این پژوهش که از نوع توصیفی است، محقق به بررسی نقش روابط عمومیها با برنامهریزی مبتنی بر سناریو نگاری در مدیریت بحران میپردازد. با توجه به موارد درج شده در مقاله، به مدیران روابط عمومی در سازمانهای مختلف در بخشهای دولتی و خصوصی پیشنهاد میشود تا از برنامهریزی مبتنی بر سناریونگاری به جای روش های سنتی برنامهریزی بهعنوان یک ابزار قوی جهت پشتیبانی از برنامهریزی استراتژیک سازمانهای خود و همچنین در مدیریت بحران استفاده کنند و از این طریق به ثبات برنامهریزیهای بهینهتر سازمان خود در شرایط عدم قطعیت آینده کمک کنند.
مقاله ششم، تفکر مبتنی بر سناریو و کاربرد هوش مصنوعی در صنعت روابط عمومی، نوشته سارا علیاری و صادق سکری
در این مقاله آمده است که:
رشد سریع تکنولوژی و سرعت بالای فعالیتها در فضای مجازی و ماهواره ای در دهه های اخیر به حدی بوده که متولیان صنایع مختلف از جمله صنعت ارتباطات را بر آن داشته تا به منظور ماندگاری و استواری بیشتر، تلاش کنند تا همراستا با این تکنولوژی گام برداشته و به نوعی عمل کنند تا در هر یک از این عرصه های نوین حرفی برای گفته باشند. حال این عرصه طی دو سه سال اخیر پا را فراتر از حوزه های آی تی و تکنولوژیهای اینترنتی گذاشته و با بهره گیری از رباتهای هوشمند اقدام به انجام فعالیت ها در این حوزه کرده که تا پیش از این، بخش اعظم آن توسط نیروی انسانی اجرا می شد. بررسی این مساله که رویارویی با پدیده ای به نام “هوش مصنوعی” در کنار تمام
مزیت هایی که این روزها از آن یاد می شود تا چه اندازه آینده مشاغلی مانند
روابط عمومی ها را با بحران مواجه می کند و از سوی دیگر روابط عمومی ها چگونه
می توانند با استفاده از خلاقیت و نوآوریهای خود از نقاط ضعف این سیستم بهره گرفته و تهدید ایجاد شده را به فرصتی بی بدیل تبدیل کنند از جمله مواردی است که مورد بررسی قرار گرفته است.
مقاله هفتم، هوش مصنوعی و برنامهریزی سناریو در روابط عمومی، نوشته رضا زمردی و علی¬رضا بابایی
در این مقاله آمده است که:
همزمان با شکلگیری و گسترش شبکههای ارتباطی گسترده در اقصی نقاط کره زمین، ورود همراه با تأخیر ابزار و فنون ارتباطی و اطلاعاتی به کشور و همچنین رشد فزاینده نیازها و انتظارات مخاطبان سازمانها از کارگزاران خود در دستگاههای اجرایی، شاهد نقشآفرینی مؤثرتر روابط عمومیها از یکسو و توجه بیشتر مدیران به واحدهای روابط عمومی از سوی دیگر هستیم. در عصر ارتباطات و اطلاعات، روابط عمومی باید در کنار تولید، پردازش و انتشار اطلاعات، به تولید پردازش و انتشار اندیشه و دانش نیز بپردازند.
در پژوهش حاضر به صورت ویژه به تأثیرات هوش مصنوعی در آینده روابط عمومی پرداخته شده است. روابط عمومی اتوماتیک به واسطه هوش مصنوعی یکی از مختصات روابط عمومی خواهد بود و در روندهای آینده و چشم اندازهای پیش رو باید به آن توجه ویژهای داشت و برنامه ریزی سناریوهای متناسب را باید برای هر روند لحاظ نمود.
سناریونگاری در جامعه امروز نیاز اصلی روابط عمومی¬ها و نخبگان این عرصه و مدیران می¬باشد تا با کمک فناوری¬های نوین به خصوص هوش مصنوعی بتوانند آینده¬ سرشار از امید را برنامه ریزی کنند و از ظرفیت چالش¬های پیش رو بهره ببرند.
مقاله هشتم، سناریونگاری جایگاه روابط عمومی در سازمانهای فرهنگی با توجه به کارکردهای واقعیت مجازی و هوش مصنوعی در انقلاب اطلاعات، نوشته حسن عزیزیان
در این مقاله آمده است که:
انقلاب اطلاعات از جمله مهمترین رویدادهایی است که در زمینه قدرت اطلاعات در جامعه شبکه به وقوع پیوسته است. در این رویداد عناصری همچون واقعیت مجازی و هوش مصنوعی به تدریج جایگاه یافته تا هرچه بیشتر بر روند این انقلاب و ثبیت آن موثر باشند. در همین راستا روابط عمومی ها به عنوان واحدی که با مخاطبان سازمان سروکار دارد، می تواند در شناسایی و ایجاد ارزش برای مخاطبان، از طریق شناسایی محیط و کارکنان سازمان به طرق مختلفی همچون سنجش افکار، اطلاعات دقیقی را در خصوص جایگاه سازمان در جامعه و در ذهن مخاطب به دست آورد و با ارائه چنین اطلاعاتی زمینه ساز تصمیم گیری مدیران عالی زمان گردد، و بدین ترتیب نقش مهمی را در سازمان ایفا نماید.
لذا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از اسناد و مدارک موجود در این زمینه شامل کتب، مقالات و پایان نامه ها با پش شناخت چالش ها، فرصتها و نقاط قوت ضعف، روابط عمومی ها در این زمینه، به بررسی سناریو نگاری جایگاه روابط عمومی در سازمانها با توجه به کارکردهای واقعیت مجازی و هوش مصنوعی در انقلاب اطلاعات، پرداخته است. لذا نتایج تحقیق حاکی از آن بود که نخستین گام در جهت کارکردهای واقعیت مجازی و هوش مصنوعی در انقلاب اطلاعات، آن است که روابط عمومی ها با توجه به ماهیت اطلاعاتی خود، همچنین جایگاه مناسب خود بـرای اسـتفاده از تکنیـک هـا، ابزارهـا و روشـهای فنـاوری اطلاعـات و ارتباطات تلاش نمایند، که متاسفانه امروزه کمتر از آن بهره مناسب می برد. چراکه به دلیل مجهور بودن روابط عمومی در سازمان، عدم دانش مدیران و کارمندان روابط عمومی و یا بخشنامه ای بودن فعالیت ها این مقوله با غفلت مواجه شده است. در گام ¬دوم با توجه به نقش روابط¬عمومی الکترونیک در فرآیند تحقق دموکراسی، از کارگزاران حرفه¬ای روابط عمومی انتظار می رود، با غنیمت شمردن فرصت پیش رو، امکان تبادل نظر و اظهار نظر مخاطبان و عموم را با مسئولان به خصوص در سازمان های فرهنگی فراهم نمایند.
مقاله نهم، سناریو، استراتژی، رگلاتوری و سیاستگذاری رسانههای نوین ارتباطی، نوشته محمدجواد محسن زاده
در این مقاله آمده است که:
تحول، تغییر و توسعه واقعی روابط عمومی و رسانههای نوین ارتباطی، مستلزم تعیین استراتژی، نگارش سناریو، برنامهریزی، سیاستگذاری و رگلاتوری مناسب میباشد.
با توسعه روزافزون رسانهها در عصر ارتباطات و اطلاعات، فضاهای رسانهای به قدری ماهیتِ پیچیده، چندبعدی و متفاوت دارند که بدون مطالعه علمی نمی توان راهها و سیاستهای درستی برای تحقیقات، طراحی پیام، تولید، تبلیغات، ارزیابی و اثربخشی پیامها در ترغیب، تشویق و اقناع مخاطبان پیدا کرد.
هدفگذاری و برنامهریزی مناسب همچنین ارزیابی دقیق عملکرد برای آگاهی از میزان موفقیت در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده محقق میشود. متخصصان و مدیران روابط عمومی و فرهنگی بایستی در نظر داشته باشند که کسب موفقیتهای بزرگ در رشد، توسعه و تحول؛ با برنامه ریزی، بهره مندی از مدیریت دانش و محتوا، آیندهپژوهی و ارزیابی عملکرد پدیدار میشود.
تحقیق پیش رو با هدف طرح پرسش، بررسی و پاسخگویی به «نقش و رویکرد روابط عمومیها در تعیین و نگارش استراتژی و رگلاتوری، سناریونگاری و سیاستگذاری رسانههای نوین ارتباطی» صورت گرفته است.
در این مقاله، تحقیق صورت گرفته با استفاده از روش کیفی، استفاده از درس گفتارهای آموزشی اساتید مجرب فرهنگ، ارتباطات و رسانه در محافل آکادمیک و علمی؛ گفتگو با صاحب نظران رسانهای و روابط عمومی همچنین گردآوری و پیمایش از طریق اسناد کتبی موجود در کتابخانهها و اطلاعات معتبر در فضای مجازی انجام شده و محقق سعی کرده تا با تعیین استراتژی، برنامه ریزی، سیاستگذاری، رگلاتوری و الگودهی برای یک نشریه برخط؛ روابط عمومیها را در انتشار نشریات موفق ـ بویژه در فضای مجازی ـ یاری رساند.
مقاله دهم، نقش بازاریابی محتوای برخط رسانه های اجتماعی بر تقویت سناریوهای اطلاع رسانی و فعالیتهای ارتباط راهبردی شهری، نوشته علی اکبر بنی اسدی
در این مقاله آمده است که:
هدف اصلی پژوهش بررسی تاثیر بازاریابی محتوا در فضای مجازی بر تقویت سناریوهای اطلاع رسانی و ارتباطات شهری می باشد که به صورت مطالعه موردی، در مدیریت شهری سمنان مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، پرسشنامه های محقق ساخته در اختیار ۵۵ نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه فرهنگ و ارتباطات که به صورت غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب و تشکیل پانل داده بودند، قرار گرفت و این تعداد به پرسشنامهها پاسخ دادند. اطلاعات پرسشنامهها جمعآوری و در جداول مربوطه طبقهبندی شد و از تحلیل دادههای پانل و معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که کیفیت محتوای ارائه شده، استمرار محتوای ارائه شده و در دسترس بودن آن بر تقویت سناریوهای اطلاع رسانی و ارتباطات شهری موثر است. در پایان با توجه به یافته ها، پیشنهاداتی ارائه شده است.
مقاله یازدهم، هوش مصنوعی و آینده بازی¬های دیجیتال، نوشته مریم سلیمی
در این مقاله آمده است که:
ورود هوش مصنوعی به حوزه بازی¬های دیجیتال ، بهطور روزافزون ابعاد گستردهای به خود میگیرد و ضمن افزایش تعاملات بین بازی و بازیکن، در آینده¬ای نزدیک، این توان را به بازی می¬دهد تا خود را با وضعیت فیزیولوژیکی و روحیات بازیکن سازگار کرده و حس سرخوردگی را در او کاهش داده و همراهی بازیگر با بازی را به حداکثر رساند. همچنین جریان و داستان بازی می¬تواند جنبه انتخابی یابد بهطوریکه حالتهای احساسی جدید، صداها و حتی سطوح بازی و… نیز می¬تواند بهطور متناسب با بازیکن تعیین شود.
در بازیهای دیجیتال آتی، بازیکن می¬تواند از حواس مختلف خود از جمله حس بویایی و چشایی خود در بازی استفاده کند و در کل، بازیکن یکی از شخصیتهای خود بازی خواهد بود، دقیقاً مانند زندگی واقعی.
با قابلیتهایی که هوش مصنوعی مییابد، بازیها جذابتر، منحصربهفردتر و پیشبینی ناپذیرتر خواهند شد.
افزایش پیوند و ترکیب هرچه بیشتر واقعیت افزوده، فضای مجازی، دنیای واقعی و هوش مصنوعی از دیگر پیشبینیهای در این حوزه است.
بازی ها قادرند یاریگر در امر آموزش، ارتقای مهارت و سوادهای نوین در بازیکنان خود باشند؛ از این منظر نیز هوش مصنوعی تسهیل¬گر در این زمینه خواهند بود و به عنوان مثال می توانند موجبات افزایش توانایی تشخیص اخبار و تصاویر جعلی را در افراد در بستر بازیها فراهم سازند.
امیدواریم این کتاب نیز همچون کتاب های دیگری که محصول برگزاری کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران است، مورد توجه جامعه علمی به ویژه خانواده بزرگ روابط عمومی ها قرار گیرد.
دکتر حسن بشیر