به گزارش پایگاه خبری هنر هشتم به نقل از شارا؛ در اینجا به ۹ نکته کلیدی که از دومین رخداد ملی بررسی مسایل و چالش های روابط عمومی حاصل شده است، اشاره می شود.
۱- تاریخ روابط عمومی، تاریخ نبرد برای واقعیت است/ نگرش های سنتی را تغییر دهیم.
دو نگاه در تعریف روابط عمومی حاکم است. نگاه سنتی که اساس آن انتقال داده ها از سازمان به اجتماع و بالعکس است که این نوع نگرش در دنیای امروز با چالش مواجه است و دچار بحران جدی است. اکنون نیز نوع جدیدی از نگرش در ارتباطات بوجود آمده، به طوری که نوع تعامل مردم و حکومت را هم تغییر داده است.
بنابراین مادام که نگاهمان به مخاطبان نگاهی از بالا به پایین باشد، توفقیات اثرگذاری را شاهد نخواهیم بود.
هنر روابط عمومی آن است با تغییر نگرش های سنتی و همگام با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی، رسالت ها و اهداف منطبق با فلسفه وجودی خود را دنبال کند.
۲- شکل گیری جامعه مدنی مستلزم روابط عمومی ارتباط گستر است.
حق زیستن، حق اندیشیدن، حق آموختن، حق سلامت، حق تعالی و منزلت، حق انتخاب، حق توسعه و پیشرفت، حق شادی، حق دانستن، حق مشارکت، حق صلح و امنیت، حق اعتراض، حق بیان، حق حریم خصوصی، حق عدالت و برابری، حق رفاه و برخورداری از جمله ارکان حقوق شهروندی است.
چنانچه در پی مناسبات اجتماعی بسامان هستیم تا جامعه مدنی شکل گیرد، نیازمند روابط عمومی هایی هستیم که ارتباط گستر بوده و توانایی ارتباط سازی کنشگران اصلی جامعه را داشته باشند.
شهروند برخوردار از اطلاعات، می تواند درباره زندگی سیاسی خود به گزینش و انتخاب خردمندانه بپردازد، با علاقه در مسایل اجتماعی مشارکت کند و در حل مسایل حیاتی اجتماعی خود درگیر شود.
روابط عمومی ها می توانند با گسترش اطلاع رسانی شفاف به شهروندان کمک کنند تا در جریان امور قرار گیرند، چراکه مردم سالاری با تکمیل زنجیره ارتباطات و اطلاعات مبتنی بر سه اصل مشارکت فعال شهروندان، پاسخ پذیری و شافیت محقق می شود.
نقش روابط عمومی ها در تحقق حقوق شهروندی این است که تلاش کنیم شفافیت رخ دهد، مشارکت فعال و پاسخ گویی و پاسخ پذیری صورت پذیرد و در نهایت منجر به برابری و توانمند سازی با توجه به قانون حق دسترسی آزاد به اطلاعات شود.
آگاهی عمومی و وجود نهادهای دموکراتیک، مردم سالاری را به همراه دارد و منجر به مشارکت شهروندان و پاسخ گو بودن حکومت می شود.
۳- روابط عمومی توسعه بخش است؟
آیا روابط عمومی تلاش می کند افکار خاص را حاکم کند یا در پی تکثر افکار و اندیشه هاست؟ آیا اخبار و تبلیغات را جایگزین اطلاع رسانی می کند؟
ما همچنان شاهد تبلیغ محوری روابط عمومی ها هستیم و ۸۰ درصد بودجه این نهاد مصروف تبلیغات می شود، در حالی که جامعه تبلیغ پذیر نیست.
پرداختن به مسئولیت های اجتماعی و تقویت سرمایه های اجتماعی منجر به افزایش اعتماد و مشارکت مردم می شود و اعتماد وجه پنهان و مشارکت وجه پیدای سرمایه اجتماعی است که با بروز و ظهور روابط عمومی های توسعه بخش نمود عینی می یابد.
روابط عمومی توسعه بخش می کوشد هزینه های مردم و سازمان را کاهش و درآمدهای مردم و سازمان را افزایش دهد. در چنین معادله ای هیچ کدام از دو سوی ارتباط احساس شکست نخواهند کرد.
۴- روابط عمومی می تواند سرمایه های اجتماعی را تقویت کند.
سرمایه اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای به اشتراک گذاشته شده ای است که منجربه بروز و ظهور روابط واقعی جامعه شده که همین امر، پیش نیاز ضروری برای توسعه محسوب می شود.
برای نهادینه شدن دموکراسی، به افزایش سرمایه های اجتماعی نیاز داریم و گفت و گو میان حاکمیت و ملت با وجود روابط عمومی های تسهیل کننده ارتباط محقق می شود و هر گونه انسداد در مسیر برقراری ارتباطات مردم، سطح پایینی از سرمایه اجتماعی را به همراه دارد.
۵- یافته های روابط عمومی در حوزه تصمیم گیری وارد نمی شود.
روابط عمومی با گردآوری و تحلیل اطلاعات، راهکارهای مناسبی را ارایه می دهند اما وجود ساختار ناقص باعث می شود، یافته های او در حوزه تصمیم گیری وارد نشود.
با وجود آنکه روابط عمومی، مسایل جامعه، نیاز مخاطب و انتظار مخاطب را بخوبی می داند و متناسب با یافته های خود به ارایه طرح و برنامه ریزی سازمان می پردازد، اما فقدان ساختار مناسب در سازمان ها موجب عدم بهره مندی سازمان از آرا و نظرات روابط عمومی ها می شود.
اعتماد نسبت به سازمان ها کاهش یافته و باز خوانی اعتماد عمومی در حال حاضر ضرورتی تام یافته است.
۶- تولید بیش از حد اطلاعات موجب گریز مردم شده است.
تولید بیش از حد اطلاعات موجب شده مردم به این حجم انبوه اطلاعات توجهی نکنند و ما با گریز مردم از اخبار مواجه هستیم، آنها تمایلی به پیگیری اخبار به دلیل حجم بالای تولید اخبار ندارند.
عامل دیگر عدم انسجام بین اطلاعات است. اطلاعات پوچ تولید می شود و به عنوان واقعیت گسترش می یابد. مردم همزمان با طرح اخبار پوچ، اخبار واقعی را انکار می کنند. همچنین با تضعیف سیستم ایمن ذهنی در برابر هجوم اطلاعات مواجه هستیم، ذهن قدرت فیلتر را از دست می دهد. به دلیل مجموعه اطلاعات تهاجمی فرد قدرت ارزیابی اخبار را ندارد و از خبر می گریزد یا قدرت تشخیص درست آن را از دست می دهد.
دیگر نمی توان تعیین کرد مخاطب چه چیزی را برگزیند و خط دادن یک طرفه تاثیر گذار نیست و مخاطب خود خط را تعیین می کند.
تصور می کنیم از طریق داده ها می توان رفتار انسان ها را کنترل کرد، اما صرف داده های واحد به معنای برداشت واحد نیست و به تعداد هر داده برداشت های متفاوتی وجود دارد.
۷- تولید انبوه اطلاعات به معنای اثر گذاری نیست.
روابط عمومی ها در واقع قلب یک سازمان بوده و وظیفه و مسوولیت آنها ارایه اطلاعات و داده ها و درعین حال پخته کردن و آنالیز داده هاست لذا ارایه منطقی اطلاعات به مخاطبان متناسب با نیازها، از نتایج این مهم به شمار می آید.
امروز اطلاعات خام دیگر کار آمدی لازم و کافی را نداشته و باید این اطلاعات تولیدی به صورت پخته شده در اختیار مخاطب هوشمند و گزینش گرای امروز قرار گیرد.
برخی مواقع مدیران سازمانها یا نقش روابط عمومی ها را نپذیرفتند یا از نقش آنها بی اطلاع هستند در نتیجه انتظارشان از روابط عمومی تنها یک دستگاه تبلیغاتی است که به بیان توانمندی ها و عملکرد مدیر بپردازد.
۸- اخبار جعلی صددرصد غلط هستند.
اخبار جعلی صد در صد غلط هستند اما دستکاری خبر صد در صد دروغ نیست، بلکه بخشی از عناصر خبری را کم و زیاد می کند تا کنترل سیستم و سازمان های ارتباطی را براساس منافع مشخص یا گروهی در دست داشته باشند.
۹- راز موفقیت روابط عمومی ها چیست؟
راز موفقیت روابط عمومی ها در شرایط حاضر، فهم منطق جدید رسانه ها و جامعه انسانی، احترام به مخاطبان، افزایش دانش و توانایی، شفافیت و پاسخگویی و تقویت مسئولیت اجتماعی انسان است و استقلال گرایی، فردگرایی، رهیدن از هنجار های قالب، پیشرفت گرایی، بازبودگی و توسعه دسترسی ها و گروهی شدن های متجانس از مشخصات انسان عصر حاضر می باشد.